تفسیر غزل شماره 392 حافظ

تفسیر غزل شماره 392 حافظ

1

2

3

4

5

6

7

8

9

10

بالابلندِ عِشْوِه‌گرِ نقش‌بازِ من

دیدی دلا که آخرِ پیری و زُهْد و عِلْم

گفتم به دَلْقِ زَرْق بپوشم نشانِ عشق

مست است یار و یادِ حریفان نمی‌کند

یا رب کی آن صبا بِوَزَد کز نسیمِ او

نقشی بر آب می‌زنم از گریه، حالیا

می‌ترسم از خرابیِ ایمان که می‌برد

بر خود، چو شمع، خنده‌زنان، گریه می‌کنم

زاهد؛ چو از نمازِ تو کاری نمی‌رود

«حافظ»، زِ غصه سوخت بگو حالش ای صبا

کوتاه کرد قصّهٔ زُهْدِ درازِ من

با من چه کرد دیدهٔ معشوقه‌بازِ من

غَمّاز بود اَشْک و عَیان کرد رازِ من

ذکرش بخیر‌، ساقیِ مِسْکین‌نوازِ من

گَرْدَد شمامهٔ کَرَمَش، کارسازِ من

تا کی شود قرینِ حقیقت، مجازِ من

مِحْرابِ ابرویِ تو، حُضورِ نمازِ من

تا با تو سنگ‌دل چه کُنَد سوز و سازِ من

هم مستیِ شبانه و راز و نیازِ من

با شاهِ دوست‌پرورِ دشمن‌گُدازِ من

1
بالابلندِ عِشْوِه‌گرِ نقش‌بازِ من
کوتاه کرد قصّهٔ زُهْدِ درازِ من

2
دیدی دلا که آخرِ پیری و زُهْد و عِلْم
با من چه کرد دیدهٔ معشوقه‌بازِ من

3
گفتم به دَلْقِ زَرْق بپوشم نشانِ عشق
غَمّاز بود اَشْک و عَیان کرد رازِ من

4
مست است یار و یادِ حریفان نمی‌کند
ذکرش بخیر‌، ساقیِ مِسْکین‌نوازِ من

5
یا رب کی آن صبا بِوَزَد کز نسیمِ او
گَرْدَد شمامهٔ کَرَمَش، کارسازِ من

6
نقشی بر آب می‌زنم از گریه، حالیا
تا کی شود قرینِ حقیقت، مجازِ من

7
می‌ترسم از خرابیِ ایمان که می‌برد
مِحْرابِ ابرویِ تو، حُضورِ نمازِ من

8
بر خود، چو شمع، خنده‌زنان، گریه می‌کنم
تا با تو سنگ‌دل چه کُنَد سوز و سازِ من

9
زاهد؛ چو از نمازِ تو کاری نمی‌رود
هم مستیِ شبانه و راز و نیازِ من

10
«حافظ»، زِ غصه سوخت بگو حالش ای صبا
با شاهِ دوست‌پرورِ دشمن‌گُدازِ من

تفسیر کوتاه فال حافظ غزل شماره 392

در ادامه تفسیر فال حافظ شما برای غزل شماره 392 سایت حافظ فال آمده است:

1. عشق، مسیر زهد و تقوا را کوتاه کرده است: عشق، زنجیرهای زهد و دوری از دنیا را شکسته و شما را در مسیر جدیدی قرار داده است.

2. دل درگیر معشوق، پیری و علم را بی‌اثر می‌کند: حتی در دوران پختگی، نگاه عاشقانه می‌تواند مسیر زندگی را تغییر دهد.

3. احساسات واقعی را نمی‌توان پنهان کرد: اگرچه تلاش کرده‌اید عشق خود را مخفی کنید، اما اشک‌ها و رفتار شما رازتان را آشکار کرده‌اند.

4. یار بی‌وفا، دوستان گذشته را فراموش کرده است: کسی که دوستش دارید، شاید شما را از یاد برده باشد، اما شما همچنان وفادار مانده‌اید.

5. امید به بازگشت لطف و کرم یار: منتظر نشانه‌ای از محبت و توجه معشوق هستید که بتواند حال شما را بهتر کند.

6. حقیقت از میان اشک و غم آشکار خواهد شد: در تلاشید که از دنیای خیالات به حقیقت برسید و مسیر خود را پیدا کنید.

7. عشق، حتی ایمان را تحت تأثیر قرار می‌دهد: احساس شما چنان قوی است که می‌تواند حتی باورهای مذهبی شما را دچار تردید کند.

8. سوز عشق، شما را به خنده و گریه وا‌می‌دارد: عشق پر از تناقض است؛ گاهی خنده، گاهی گریه، اما همیشه همراه با احساسات عمیق.

9. زهد خشک نتیجه‌ای ندارد، بلکه عشق و مستی راه رهایی است: عبادت خشک و بی‌روح شما را به هدف نمی‌رساند، بلکه عشق و ارتباط عمیق‌تر با معبود و معشوق راه درست‌تری است.

10. درد دل خود را با کسی در میان بگذارید: شما نیاز دارید که کسی از حال دلتان خبر بگیرد و درکتان کند.



📌 نتیجه فال:

🔹 عشق، زندگی شما را تغییر داده و مسیرتان را متفاوت ساخته است.
🔹 پنهان کردن احساسات بی‌فایده است، زیرا عشق خود را نشان خواهد داد.
🔹 دوری یار شما را غمگین کرده، اما هنوز امیدوار به بازگشت او هستید.
🔹 باید بین عقل و احساس، ایمان و عشق تعادل برقرار کنید.
🔹 درد دل کردن با فردی دلسوز می‌تواند باری از دوش شما بردارد.

🎯 توصیه:

🔹 به احساسات خود بی‌توجه نباشید، اما در تصمیم‌گیری منطقی عمل کنید.
🔹 منتظر بمانید و ببینید آیا معشوق به سمت شما بازمی‌گردد یا خیر.
🔹 عبادت و ارتباط معنوی خود را با عشق همراه کنید، نه با اجبار.
🔹 اگر غمی دارید، آن را با کسی که شما را درک می‌کند، در میان بگذارید.

عشق، هم نور هدایت است و هم آتشی سوزان. راه خود را با خرد و احساس بیابید!

شاهد فال حافظ: شاهد غزل در فال حافظ نقطه‌ی کلیدی تعبیر فال است

چون شوم خاک رهش دامن بیفشاند ز من
ور بگویم دل بگردان رو بگرداند ز من

روی رنگین را به هر کس می‌نماید همچو گل
ور بگویم بازپوشان بازپوشاند ز من

چشم خود را گفتم آخر یک نظر سیرش ببین
گفت می‌خواهی مگر تا جوی خون راند ز من

تفسیر شاهد فال:

این غزل حکایت از عشق بی‌قرار و بی‌سرانجامی دارد که عاشق را به درد و رنج کشانده است. شاعر از بی‌مهری معشوق و بی‌وفایی او سخن می‌گوید و بیان می‌کند که هرچه بیشتر برای وصال تلاش می‌کند، معشوق از او دورتر می‌شود.

پیام شاهد فال:

  • چون شوم خاک رهش دامن بیفشاند ز من / ور بگویم دل بگردان رو بگرداند ز من: در این بیت، شاعر از سردی و بی‌اعتنایی معشوق شکایت دارد. حتی اگر عاشق به خاکساری و فروتنی روی آورد، معشوق او را پس می‌زند و هیچ توجهی نمی‌کند.
  • روی رنگین را به هر کس می‌نماید همچو گل / ور بگویم بازپوشان بازپوشاند ز من: شاعر اشاره دارد که معشوق زیبایی خود را به دیگران نشان می‌دهد، اما اگر عاشق از او بخواهد که این جلوه‌گری را متوقف کند، معشوق حتی از او دورتر می‌شود.
  • چشم خود را گفتم آخر یک نظر سیرش ببین / گفت می‌خواهی مگر تا جوی خون راند ز من: شاعر با حسرت می‌گوید که حتی چشمانش نیز از نگاه کردن به معشوق محروم است، چراکه این عشق او را به گریه و درد خواهد کشاند.

🔮 نتیجه شاهد فال: این فال نشان از عشقی دارد که با رنج و بی‌وفایی همراه است. اگر درگیر رابطه‌ای هستید که یک‌طرفه یا همراه با بی‌مهری است، شاید بهتر باشد واقعیت را بپذیرید و به جای اصرار بر وصال، راهی برای آرامش دل خود بیابید. گاهی رها کردن، بهترین انتخاب است.

نکات تفسیر غزل 392 حافظ

وزن غزل:مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
بحر غزل:مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف
قالب شعری: غزل
منبع اولیه:دیوان پرویز ناتل خانلری

اشتراک در فیس‌بوک
اشتراک در توییتر
اشتراک در پینترست
اشتراک در واتساپ
نوشته های مرتبط
دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلد های ضروری مشخص شده اند *

ارسال نظر