تفسیر غزل شماره 331 حافظ

تفسیر غزل شماره 331 حافظ

1

2

3

4

5

6

7

خیالِ رویِ تو چون بُگذَرَد به گلشنِ چَشم

بیا که لَعل و گُهَر در نثارِ مَقْدَمِ تو

سزایِ تکیه گَهَت مَنظَری نمی‌بینم

سَحَر سِرِشکِ رَوانم سرِ خرابی داشت

نخست روز که دیدم رخِ تو دل می‌گفت

به بویِ مژدهٔ وصلِ تو تا سَحَر، شبِ دوش

به مردمی که دلِ دردمندِ حافظ را

دل از پِیِ نظر آید به سویِ روزنِ چَشم

ز گنج‌خانه‌‌ دل می‌کشم به مخزنِ چَشم

منم ز عالَم و این گوشهٔ مُعَیَّنِ چَشم

گَرَم نه خونِ جگر می‌گرفت دامنِ چَشم

اگر رسَد خلَلی، خونِ من به گردنِ چَشم

به راهِ باد نهادم چراغِ روشنِ چَشم

مَزَن به ناوَکِ دلدوزِ مردم افکنِ چَشم

1
خیالِ رویِ تو چون بُگذَرَد به گلشنِ چَشم
دل از پِیِ نظر آید به سویِ روزنِ چَشم

2
بیا که لَعل و گُهَر در نثارِ مَقْدَمِ تو
ز گنج‌خانه‌‌ دل می‌کشم به مخزنِ چَشم

3
سزایِ تکیه گَهَت مَنظَری نمی‌بینم
منم ز عالَم و این گوشهٔ مُعَیَّنِ چَشم

4
سَحَر سِرِشکِ رَوانم سرِ خرابی داشت
گَرَم نه خونِ جگر می‌گرفت دامنِ چَشم

5
نخست روز که دیدم رخِ تو دل می‌گفت
اگر رسَد خلَلی، خونِ من به گردنِ چَشم

6
به بویِ مژدهٔ وصلِ تو تا سَحَر، شبِ دوش
به راهِ باد نهادم چراغِ روشنِ چَشم

7
به مردمی که دلِ دردمندِ حافظ را
مَزَن به ناوَکِ دلدوزِ مردم افکنِ چَشم

تفسیر کوتاه فال حافظ غزل شماره 331

در ادامه تفسیر فال حافظ شما برای غزل شماره 331 سایت حافظ فال آمده است:

1. دلباختگی و شیفتگی به معشوق: هرگاه خیال معشوق در چشمانتان می‌گذرد، دل نیز همراه نگاه، به سوی او پرواز می‌کند.

2. بخشش و فداکاری برای معشوق: برای قدم‌های معشوق، گنج‌های قلبتان را تقدیم می‌کنید و از چشمانتان اشک‌هایی همچون لعل و گوهر جاری می‌شود.

3. عدم یافتن جایگاهی شایسته برای معشوق: هیچ منظره‌ای را شایسته جایگاه معشوق نمی‌بینید و تنها گوشه‌ای از چشمانتان را برای او محفوظ نگه داشته‌اید.

4. غم و اشک ناشی از دلتنگی: در سحرگاه اشک‌های روان شما حکایت از دلی شکسته و غمگین دارد که اگر خون جگر نبود، دامان چشمانتان خیس از اشک نمی‌شد.

5. هشدار دل به خطرات عشق: از همان ابتدای دیدن معشوق، دل شما می‌دانست که این عشق بی‌دردسر نخواهد بود و در صورت آسیب، چشمانتان مسئول آن خواهد بود.

6. امید به وصال و روشن نگه‌داشتن چراغ عشق: تمام شب گذشته را با امید وصال و دیدار معشوق، با چشمانی روشن و بیدار به انتظار نشسته‌اید.

7. درخواست مهربانی و دوری از بی‌رحمی: از معشوق می‌خواهید که با چشمان دل‌فریب خود، قلب رنجور شما را بیش از این آزار ندهد و بر زخم‌های دلت نمک نپاشد.



📌 نتیجه فال:

🔹 شما دلباخته و شیفته‌ی معشوق خود هستید و حاضر به فداکاری برای او می‌باشید.
🔹 هیچ جایگاهی را جز قلب و چشمان خود، شایسته معشوق نمی‌دانید.
🔹 عشق شما همراه با رنج و اشک بوده و دلتنگی شما را به گریه وا‌می‌دارد.
🔹 دل شما از ابتدا هشدار داده بود که این عشق خطرناک است.
🔹 با این حال، امید به وصال دارید و همچنان چراغ انتظار را روشن نگه داشته‌اید.
🔹 از معشوق می‌خواهید که با بی‌مهری و بی‌رحمی شما را بیش از این نرنجاند.

🎯 توصیه:

🔹 اگر عشقی در دل دارید، بدانید که همراه با سختی و دلتنگی خواهد بود، پس صبور باشید.
🔹 ممکن است این عشق برای شما رنج‌آور باشد، پس به احساسات خود بیشتر توجه کنید.
🔹 به خود و احساساتتان بها دهید و در صورت لزوم، به دنبال راهی برای آرامش قلبتان باشید.
🔹 امید خود را از دست ندهید، اما منطقی باشید و در صورت بی‌توجهی معشوق، به فکر آرامش دل خود باشید.

عشق زیباست، اما مراقب دل خود باشید!

شاهد فال حافظ: شاهد غزل در فال حافظ نقطه‌ی کلیدی تعبیر فال است

گرچه از آتشِ دل چون خُمِ مِی در جوشم
مُهر بر لب زده، خون می‌خورم و خاموشم

قصدِ جان است طمع در لبِ جانان کردن
تو مرا بین که درین کار به جان می‌کوشم

من کِی آزاد شَوَم از غمِ دل چون هر دَم
هندویِ زلفِ بُتی حلقه کُنَد در گوشم

تفسیر شاهد فال:

فال شما به شدت درگیر احساسات و تمایلاتی عمیق و پیچیده است که نشان‌دهنده کشمکشی درونی میان عشق و سکوت است. در این فال، شاعر به وضعیت روانی خود که بین آتش عشق و خاموشی و سکوت در تضاد است، اشاره دارد.

پیام شاهد فال:

  • گرچه از آتشِ دل چون خُمِ مِی در جوشم: شاعر بیان می‌کند که قلبش مانند خم شراب از شدت احساسات و عشق می‌جوشد. این بیان نشان‌دهنده شدت و داغی عشق است که در دل او شعله‌ور است.
  • مُهر بر لب زده، خون می‌خورم و خاموشم: علی‌رغم شدت احساسات درونش، شاعر سکوت می‌کند و حرفی نمی‌زند. این سکوت ممکن است ناشی از درد و رنجی باشد که از عشق بی‌صدا می‌برد.
  • قصدِ جان است طمع در لبِ جانان کردن: شاعر اشاره می‌کند که در دل خود به‌دنبال لذت و رسیدن به لب‌های معشوق است، اما این خواسته با یک تهدید جدی روبروست؛ تهدیدی که ممکن است جان او را بگیرد.
  • تو مرا بین که درین کار به جان می‌کوشم: شاعر از معشوق خود می‌خواهد که او را درک کند و ببیند که چقدر برای رسیدن به عشق و عشق ورزیدن به معشوق می‌کوشد.
  • من کِی آزاد شَوَم از غمِ دل چون هر دَم: شاعر در این بخش از فال بیان می‌کند که همیشه در غم و رنج دل خود گرفتار است و هیچ وقت از این درد و غم رها نمی‌شود.
  • هندویِ زلفِ بُتی حلقه کُنَد در گوشم: شاعر در نهایت بیان می‌کند که مانند حلقه‌ای از زلف معشوق، غم و درد دائماً در گوش او نجوا می‌کند و او را به‌طور دائم در تسلط خود دارد.
🔮 نتیجه شاهد فال: فال شما به وضعیت پیچیده و دشوار احساسی اشاره دارد که در آن از یک‌سو عشق و احساسات شدید وجود دارد و از سوی دیگر سکوت و درد دل. شما در تلاشید تا با این عشق عمیق کنار بیایید، اما به‌نظر می‌رسد که این احساسات به‌نوعی شما را در درون خود اسیر کرده‌اند. این فال به شما هشدار می‌دهد که نباید تنها در دام احساسات و تمایلات خود گرفتار شوید، بلکه باید سعی کنید که در کنار عشق، آرامش و آزادی ذهنی خود را حفظ کنید.
نکات تفسیر غزل 331 حافظ

وزن غزل:مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
بحر غزل:مجتث مثمن مخبون محذوف
قالب شعری: غزل
منبع اولیه:دیوان پرویز ناتل خانلری

اشتراک در فیس‌بوک
اشتراک در توییتر
اشتراک در پینترست
اشتراک در واتساپ
نوشته های مرتبط
دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلد های ضروری مشخص شده اند *

ارسال نظر