زندگی نامه حافظ شیرازی ملقب به لسان الغیب و سیمرغ زمان

زندگی نامه حافظ شیرازی
خواجه شمسُ‌الدّینْ محمّدِ بن بهاءُالدّینْ محمّدْ حافظِ شیرازی

تاریخ تولد: 727 هجری قمری، 705 هجری شمسی – 1325 میلادی

تاریخ مرگ: 792 هجری قمری، 768 هجری شمسی، 1390 میلادی

القاب: لِسان‌ُالْغِیْب، تَرجُمانُ الْاَسرار، لِسان‌ُالْعُرَفا و ناظِم‌ُالاُولیاء

خواجه شمس‌الدین محمد حافظ شیرازی، شاعر بزرگ سده‌ی هشتم هجری و یکی از تأثیرگذارترین غزل‌سرایان زبان فارسی، در حدود سال ۷۲۷ هجری قمری (معادل با ۱۳۲۶ میلادی) در شهر شیراز به دنیا آمد. وی به دلیل تسلط کم‌نظیر بر قرآن، لقب “حافظ” را کسب کرد. حافظ در اشعار خود عرفان، عشق، فلسفه و انتقاد اجتماعی را به شیوه‌ای بی‌بدیل در هم آمیخته است. غزلیات او چنان عمیق و تأثیرگذارند که نه‌تنها در زبان فارسی، بلکه در بسیاری از فرهنگ‌های جهان جایگاهی ویژه دارند.

مجموعه آثار او از نظر بسیاری از ایرانیان به‌عنوان یکی از بلندترین قله‌های ادبیات فارسی شناخته می‌شود. آثار او اغلب در خانه فارسی‌زبانان یافت می‌شود که شعرهای او را یاد می‌گیرند و به‌عنوان ضرب‌المثل‌های روزمره به کار می‌برند. زندگی و اشعار او موضوع بسیاری از تحلیل‌ها و تفسیرها شده است و بیش از هر نویسنده فارسی بر نگارش فارسی پس از قرن هشتم تأثیر گذاشته است.

هر سال در ۲۰ مهر مراسم بزرگداشت حافظ در آرامگاهش در شیراز با حضور پژوهشگرانی از اقصی‌نقاط دنیا برگزار می‌گردد. در تقویم رسمی ایران ۲۰ مهر را روز بزرگداشت حافظ نامیده‌اند.

حافظ را بیشتر به‌خاطر دیوان حافظ می‌شناسند، مجموعه‌ای از اشعار بازمانده از او که احتمالاً پس از مرگش گردآوری شده است. حافظ اساساً در ژانر ادبی، غزل سروده است که سبکی ایده‌آل برای بیان وجد الهام الهی در قالب عرفانی اشعار عاشقانه است. گاهی اوقات او را صوفی می‌دانند و در اشعارش، خود را صوفی عالی‌مقام یاد کرده، این در حالی است که او از چند شخصیت دوری می‌ورزید و از آن‌ها به‌درستی یاد نمی‌کند.

صوفی بیا که آینه صافیست جام را
تا بنگری صفای می لعل‌فام را

راز درون‌پرده ز رندان مست پرس
کاین حال نیست صوفی عالی‌مقام را

حافظ‌شناسان اصیل می‌دانند که حافظ خود را بیشتر عنقا یا سیمرغ زمان به دیگران معرفی می‌کند که با بهره‌گیری از ادبیات عطار و شیخ بهایی، تجلی جدیدی از سیمرغ را در اشعارش شاهد هستیم.

زندگی و تحصیلات

حافظ دوران کودکی را در شیراز گذراند و در نوجوانی به یادگیری علوم دینی، ادبیات و عرفان پرداخت. او علاوه بر تحصیل قرآن، به مطالعه‌ی آثار بزرگان پیش از خود همچون فردوسی، عطار، مولانا و سعدی پرداخت. گفته می‌شود که حافظ در مجالس علمای بزرگ زمان خود، مانند قوام‌الدین عبیدالله و دیگر بزرگان شیراز، شرکت می‌کرد و دانش خود را گسترش می‌داد.

سبک و ویژگی‌های شعری

حافظ را بیشتر با غزل‌های عاشقانه و عارفانه‌اش می‌شناسند. اشعار او تلفیقی از مضامین عرفانی و فلسفی، همراه با نقد اجتماعی و سیاسی دوران خود است. سبک شاعری او تأثیر شگرفی بر ادبیات فارسی گذاشته و بسیاری از شاعران پس از او، از سبک و اندیشه‌هایش الهام گرفته‌اند. مفاهیمی همچون “رندی”، “عشق الهی” و “انتقاد از زهد ریایی” از عناصر کلیدی در دیوان او هستند. او به کمک زبان رمزگونه‌ی خود، توانست نظرات خود را درباره‌ی مسائل مختلف بیان کند، بی‌آنکه گرفتار خشم حاکمان وقت شود.

مضامین غزلیات او شامل معشوق، ایمان و نفاق افشاگر است. او در غزلیات خود به عشق، شراب و میخانه‌ها می‌پردازد که همگی وجد و رهایی از قیدوبند را ارائه می‌کنند، چه در رهایی واقعی دنیوی و چه در صدای عاشق که از عشق الهی صحبت می‌کند. تأثیر او بر فارسی‌زبانان در پیشگویی با اشعار (فال حافظ) تا حدودی شبیه به یکی از سنت‌های رومی است (sortes vergilianae) و در استفاده مکرر از اشعار او در موسیقی سنتی ایرانی، هنرهای تجسمی و خوشنویسی ایرانی ظاهر می‌شود. 

امروزه دیوان حافظ برای بسیاری از ایرانیان و برخی از مردم در سراسر جهان در کنار کتب سایر ادیان ابراهیمی تقدس یافته است، بی شک سیروسلوک این عارف و غزل‌سرای بی‌بدیل ادب فارسی و آشنایی او با کلام‌الله مجید و ارادتش به خاندان پیامبر اعظم (ص) و ائمه معصومین علی‌الخصوص امام حی اباصالح المهدی (عج)، سخن‌راندن از روح انسان منهای منیت و جسم در پیدایش این قرابت (احساس خویشاوندی) بسیار تأثیرگذار بوده، گویی در هر غزل از زبان خواننده با هر کیش، آیین و مذهبی سخن می‌گوید و چنان بر دل می‌نشیند که بسیاری از مردم در تصمیمات مهم با تفأل به دیوان حافظ از او مدد و راه جویی می‌طلبند. بی شک همین چابک‌سواری در میدان غنی ادب پارسی سینة او را مزین به القاب بی‌بدیلی همچون “ لِسان‌ُالْغِیْب، تَرجُمانُ الْاَسرار، لِسان‌ُالْعُرَفا و ناظِم‌ُالاُولیاء کرده است.

دوران حافظ و شرایط اجتماعی

حافظ در دوره‌ای زندگی می‌کرد که ایران تحت تأثیر ناآرامی‌های ناشی از حملات مغول و تیمور قرار داشت. شیراز، زادگاه حافظ، اگرچه نسبت به سایر مناطق ایران از آرامش بیشتری برخوردار بود، اما دستخوش تغییرات سیاسی و حکومتی متعددی شد. حافظ در این دوران با پادشاهان و امیران مختلفی همچون شاه شیخ ابواسحاق اینجو، مبارزالدین محمد مظفری و شاه شجاع مظفری هم‌عصر بود و برخی از آنان را در اشعارش ستوده یا به نقد کشیده است.

حافظ بر اساس سرنوشتی محتوم (حتمی) و مشروط در سال ۶۲۷ ه.ق در شیراز به زیور هستی آراسته شد. فقدان پدر از طرفی و در پرتو حمایت مادر بودن، او را به خمیرگیری و کسب معاش و سواد وامی‌دارد.

پس از تجربة خمیرگیری، جاذبه علوم شرعی و ادبی، او را به مجالس درس علما و ادبای شیراز می‌کشاند و به مطالعه و تفحص در کشاف زمخشری (جارالله محمود بن عمر، مفسر، ادیب، زبان‌شناس، خطیب، حنفی، معتزلی، صاحب تفسیر الکشاف که از کهن‌ترین و جامع‌ترین تفاسیر قرآن در قرن ششم هجری قمری است، 467ق.خوارزم 538ق.خوارزم)، مطلع الأنظار قاضی بیضاوی و مفتاح العلوم سکاکی می‌پردازد تا آنجا که به مجلس درس قوام الدین ابوالبقا، استاد قراآت سبع حاضر می‌شود و غزل‌های خود را برای او می‌خواند.

اگر چه شیراز در این زمان ثبات سیاسی ندارد، اما کم‌وبیش مجامع علمی و ادبی دوران خوش اتابکان سلغُری را داراست در چنین زمانی است که انسانی مستعد با حافظه‌ای شگفت‌انگیز، قدم به عرصة ادبی شیراز و جهان می‌گذارد.
حافظ در ۴۸۶ غزل طبق ویرایش دوم خانلری که مدنظر این سایت است  چهارهزار بیت معادل تقریبی نه هزار واژه (کشف اللغات حافظ انجوی) منهای قطعات و ساقی‌نامه، از ترکیب غیرتکراری، دیوان خود را با نگاه ویژه و شاعری با زبان حال عرفانی و خلاصة عرفان عاشقانه سروده است و در فرهنگ عرفانی مددکار سائران الی الله نیز می‎‌باشد.

سده های گذشته حافظ

حافظ در قرنی به دنیا می‌آید که هفت قرن آمیزه‌ی فرهنگ ایرانی – اسلامی در پشت سر و چهارصد سال غزل فارسی که به دست سعدی رسمیت یافته و از طرفی چهارصد سال اوزان شعر فارسی را زمزمه می‌کند و لااقل صد و پنجاه سال وحدت وجود ابن عربی و عرفان عاشقانه را در آثار عطار، مولوی و اوحدالدین کرمانی لمس کرده است. تاریخی چنین غنی، انسانی تازه‌نفس طلب می‌کند تا عصاره بزرگانی چون رودکی، فردوسی، خیام، عراقی، عطار و خاقانی باشد. اوست که می‌تواند چنان هنرمندانه داستان ۳۴۸۵ بیتی سیاوش (شاهنامه دبیرسیاقی مجلد دوم) را در بیت شاه ترکان غزل 101 دیوان خانلری و قصه‌ی ۴۰۵ بیتی شیخ صنعان را در چند بیت غزل شماره ۱۰ سروده است.

حافظ که دو حمام خون چنگیزی و هلاکوئی را پشت سر دارد و با قتل‌عام‌های تیموری دست‌وپنجه نرم می‌کند، در چنین زمانی او که بیزار از هر چه نیرنگ و ریا است، مکتب رندی را تأسیس می‌کند و سخن خود را در لفافه در وزن پهلوانی و ضربی، شاهنامه را به ساقی‌نامه‌ی موینده تبدیل می‌کند.

ترجمه و تأثیر جهانی حافظ

اشعار حافظ به بسیاری از زبان‌های دنیا ترجمه شده و تأثیر او فراتر از مرزهای ایران گسترده است. شاعران و نویسندگانی همچون گوته، امرسون و نیکلاس کندی اشعار حافظ را ستوده و از او الهام گرفته‌اند. ترجمه‌های متعدد دیوان او به زبان‌های انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، روسی و دیگر زبان‌ها، نشان‌دهنده‌ی جایگاه بین‌المللی او در ادبیات جهان است. به‌ویژه گوته، شاعر بزرگ آلمانی، در اثر معروف خود “دیوان غربی-شرقی” از حافظ الهام گرفته و او را به عنوان یکی از ستون‌های ادبیات عرفانی معرفی کرده است.

درگذشت و میراث حافظ

حافظ در سال ۷۹۲ هجری قمری (معادل با ۱۳۹۰ میلادی) در شیراز درگذشت و در همان شهر به خاک سپرده شد. آرامگاه او که به “حافظیه” مشهور است، امروزه یکی از مهم‌ترین اماکن فرهنگی و گردشگری ایران به‌شمار می‌رود و هر ساله در ۲۰ مهرماه، مراسم بزرگداشت او در این مکان برگزار می‌شود.

رند شیراز ازآنجاکه به تمام خوانده‌های خود معرفت حضوری و ملموس دارد، زیباترین و بهترین مصراع‌ها و مضامین را اقتباس می‌کند و نگین‌وار در حلقه انگشتری غزل خود می‌نشاند. شناخت و ممارست در معارف اسلامی و حفظ قرآن، آگاهی از دستگاه‌های موسیقی، بهره‌مندی از صدای خوش، شرایط اجتماعی و تاریخی آن زمان شیراز (قرن هشتم)، پشتوانه‌ای عظیم و کوه‌پیکر ادب فارسی، حافظ را در رأس هرم غزل فارسی نشانده است، گویی کلیت زبان در خارج از موجودیت حافظ بوده و نیز این کلیت همیشه حامل پیام‌هایی است برای شاعران و نویسندگان و سائران راه طریقت که امکان دریافت آن را پیدا کرده باشند.

انتهای کلام اینکه بسیار طبیعی است تجلی رگه‌های اندیشه و حکمت را می‌توان در آثار حافظ دید و همین جلای روح و اندیشه باعث شده تا خواجه شمس‌الدین محمد حافظ شیرازی بر تارک ادب پارسی همچون خورشید فروزان تا ابد بدرخشد.

این پیش‌درآمد که قطره‌ای از دریای ژرف اشعار و شخصیت والای حافظ را بیان می‌کند، برای آگاهی و مسیر ذهنی خوانندگان ارجمندی است که تورق در دیوان لسان‌الغیب را برای جلای روح و آرامش روان خود برگزیده‌اند

چشم انداز ما این است که حافظ فال را که حامل فرهنگ اصیل ایرانی است و تمام تلاشمان را می نماییم که از منابع درست شخصیت لسان الغیب حافظ شیرازی را به تمام جهانیان بشناسانیم.

اشتراک در فیس‌بوک
اشتراک در توییتر
اشتراک در پینترست
اشتراک در واتساپ
نوشته های مرتبط
دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلد های ضروری مشخص شده اند *

ارسال نظر