1
2
3
4
5
6
7
8
9
ساقیا برخیز و دَردِه جام را
ساغرِ مِی بر کَفَم نِه تا ز بَر
گرچه بدنامیست نزد عاقلان
باده دَردِه چند از این بادِ غرور
دودِ آهِ سینهٔ نالانِ من
محرمِ رازِ دلِ شیدایِ خود
با دلارامی مرا خاطر خوش است
ننگرد دیگر به سرو اندر چمن
صبر کن حافظ به سختی روز و شب
خاک بر سر کن غمِ ایّام را
بَرکِشَم این دلقِ اَزرَقفام را
ما نمیخواهیم ننگ و نام را
خاک بر سر، نفسِ نافرجام را
سوخت این افسردگانِ خام را
کس نمیبینم ز خاص و عام را
کز دلم یک باره بُرد آرام را
هرکه دید آن سروِ سیماندام را
عاقبت روزی بیابی کام را
1
ساقیا برخیز و دَردِه جام را
خاک بر سر کن غمِ ایّام را
2
ساغرِ مِی بر کَفَم نِه تا ز بَر
بَرکِشَم این دلقِ اَزرَقفام را
3
گرچه بدنامیست نزد عاقلان
ما نمیخواهیم ننگ و نام را
4
باده دَردِه چند از این بادِ غرور
خاک بر سر، نفسِ نافرجام را
5
دودِ آهِ سینهٔ نالانِ من
سوخت این افسردگانِ خام را
6
محرمِ رازِ دلِ شیدایِ خود
کس نمیبینم ز خاص و عام را
7
با دلارامی مرا خاطر خوش است
کز دلم یک باره بُرد آرام را
8
ننگرد دیگر به سرو اندر چمن
هرکه دید آن سروِ سیماندام را
9
صبر کن حافظ به سختی روز و شب
عاقبت روزی بیابی کام را
۱. رهایی از غم و اندوه: حافظ در بیت اول، ساقی را صدا میزند تا جام می را پر کند و غم روزگار را از بین ببرد. این نمادی از رهایی از نگرانیها و مشکلات زندگی است.
۲. دوری از ریا و تظاهر: او میگوید که می را در دستم بگذار تا این لباس صوفیانه (دلق ازرقفام) را از تن بیرون کنم. این یعنی دوری از تظاهر و ظاهرسازی و پذیرش حقیقت درونی.
۳. بیاعتنایی به قضاوت دیگران: حافظ اعلام میکند که “بدنامی” برای او اهمیتی ندارد، چون به دنبال ننگ و نام (شهرت و آبرو در نظر مردم) نیست. این توصیهای برای زندگی بر اساس حقیقت خود، نه نظر دیگران است.
۴. ترک تکبر و فریب نفس: او باده را بر باد غرور ترجیح میدهد و نفس سرکش و بیهودهطلب را بیارزش میشمارد. این پیامی است برای فروتنی و پذیرش حقیقت.
۵. تأثیر آه و اندوه بر اطرافیان: حافظ از آتش دل خود میگوید که نهتنها خود او، بلکه دیگران را نیز در غم و اندوه سوزانده است. این نشاندهنده تأثیر عمیق دردهای درونی انسان بر محیط اطراف است.
۶. تنهایی در مسیر عشق و رازهای درونی: او اظهار میکند که کسی را نمیبیند که محرم رازهای او باشد، چه در میان بزرگان و چه مردم عادی. این حس غربت و تنهایی عاشق را نشان میدهد.
۷. دلبستگی به محبوبی بیهمتا: او دل خود را به معشوقی سپرده که آرامش را از او گرفته است. این نشانه عشق پرشور و دلباختگی کامل است.
۸. یگانگی زیبایی محبوب: میگوید که هرکس زیبایی این معشوق را دیده، دیگر به هیچ زیبایی دیگری توجهی نخواهد کرد. این بیانگر عشق یگانهای است که هیچ چیز جایگزین آن نمیشود.
۹. امیدواری به آینده و صبر: در پایان، حافظ تأکید میکند که باید صبر کرد، زیرا سرانجام روزی خواهد آمد که به آرزوهای خود دست خواهی یافت.
📌 نتیجه فال:
🔸 غم و اندوه را کنار بگذارید و از زندگی لذت ببرید.
🔸 از تظاهر و ریا دوری کنید و حقیقت خود را زندگی کنید.
🔸 به قضاوت دیگران توجه نکنید، مهم این است که خودتان باشید.
🔸 از تکبر و غرور بپرهیزید و با فروتنی زندگی کنید.
🔸 اگر احساس تنهایی و غربت میکنید، بدانید که این بخشی از مسیر عشق و آگاهی است.
🔸 صبر کنید، چون در نهایت به اهداف و آرزوهای خود خواهید رسید.
🎯 توصیه:
🔹 به خودتان و مسیرتان ایمان داشته باشید.
🔹 به قضاوتهای بیاساس اهمیت ندهید.
🔹 صبور باشید، چون روزهای خوب در راهاند.
شاهد فال حافظ: شاهد غزل در فال حافظ نقطهی کلیدی تعبیر فال است
رونق عهد شباب است دگر بُستان را
میرسد مژدهٔ گل بلبل خوشالحان را
ای صبا گر به جوانان چمن باز رَسی
خدمت ما برسان سرو و گل و ریحان را
گر چنین جلوه کند مغبچهٔ بادهفروش
خاکروبِ درِ میخانه کنم مژگان را
این فال نشان میدهد که نیت شما با تازگی، طراوت و بازگشت به روزهای پرشور زندگی همراه است. شما در دورهای از تغییرات مثبت و امیدواری قرار دارید که نیازمند استفاده از فرصتها و انرژی تازه است.
پیام شاهد فال:
- نو شدن و شکوفایی: دوران جدیدی در زندگی شما در حال آغاز است که همراه با فرصتهای تازه و نشاط است. از این دوره نهایت بهره را ببرید.
- توجه به روابط و دوستیها: ارتباط با افراد مثبت و الهامبخش میتواند مسیر شما را روشنتر کند. دوستیهای ارزشمند را حفظ کنید.
- استفاده از فرصتها: فرصتهای طلایی همیشه در دسترس نیستند، بنابراین برای رسیدن به اهداف خود باید با هوشیاری عمل کنید و لحظات مناسب را از دست ندهید.
🔮 نتیجه شاهد فال: شما در مرحلهای از زندگی قرار دارید که انرژیهای تازه و فرصتهای جدیدی در اختیار شماست. با بهرهگیری از این دوران، میتوانید مسیر موفقیت و شادی را برای خود هموار کنید.
نکات تفسیر غزل 8 حافظ
وزن غزل: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
بحر غزل: هَزَج مثمّن سالم
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: دیوان پرویز ناتل خانلری
مقدمه
2.
3.
4.
5.
6.
7.
غزل شماره ۷ حافظ :
صوفی بیا که آینه صافیست جام را
غزل شماره ۹ حافظ :
رونق عهد شبابست دگر بستان را