1
2
3
4
5
6
7
به دامِ زلفِ تو دل مبتلایِ خویشتن است
گَرَت ز دست برآید مُرادِ خاطرِ ما
به مشک چین و چگل نیست چین گل محتاج
به جانت ای بت شیرین من که همچون شمع
چو رای عشق زدی با تو گفتم ای بلبل
مرو به خانهٔ اربابِ بیمُروتِ دهر
بسوخت حافظ و در شرطِ عشقبازیِ او
بکُش به غمزه که اینَش سزایِ خویشتن است
به دست باش که خیری به جایِ خویشتن است
که نافههاش ز بندِ قَبایِ خویشتن است
شبانِ تیره، مُرادم فنایِ خویشتن است
مَکُن که آن گلِ خندان به رای خویشتن است
که گنجِ عافیتت در سرایِ خویشتن است
هنوز بر سرِ عهد و وفایِ خویشتن است
1
به دامِ زلفِ تو دل مبتلایِ خویشتن است
بکُش به غمزه که اینَش سزایِ خویشتن است
2
گَرَت ز دست برآید مُرادِ خاطرِ ما
به دست باش که خیری به جایِ خویشتن است
3
به مشک چین و چگل نیست چین گل محتاج
که نافههاش ز بندِ قَبایِ خویشتن است
4
به جانت ای بت شیرین من که همچون شمع
شبانِ تیره، مُرادم فنایِ خویشتن است
5
چو رای عشق زدی با تو گفتم ای بلبل
مَکُن که آن گلِ خندان به رای خویشتن است
6
مرو به خانهٔ اربابِ بیمُروتِ دهر
که گنجِ عافیتت در سرایِ خویشتن است
7
بسوخت حافظ و در شرطِ عشقبازیِ او
هنوز بر سرِ عهد و وفایِ خویشتن است
۱. دل گرفتار زلف یار: دل عاشق در دام زلف یار گرفتار است و این سرنوشت خود را پذیرفته است. عاشق از غمزهی یار مرگ را میپذیرد، زیرا سزاوار همین است.
۲. اگر یار بخواهد، حاجت روا میشود: اگر معشوق بخواهد، میتواند مراد دل عاشق را برآورده کند. پس بهتر است که لطف کند، زیرا این کار نیکو و شایسته است.
۳. بینیازی گل از عطر مصنوعی: گل نیازی به مشک و عطر مصنوعی ندارد، زیرا رایحهاش از دامن خودش است. این نشان از خودکفایی و زیبایی طبیعی دارد.
۴. عشق، فانی شدن در راه معشوق: عاشق همچون شمع میسوزد و مرگ خود را میخواهد، زیرا عشق حقیقی یعنی فنا شدن در راه یار.
۵. گل خندان، برای خودش است: بلبل عاشق نباید با گل درگیر شود، زیرا آن گل خندان، فقط برای خودش میخندد و تابع رای کسی نیست.
۶. دوری از بیوفایان روزگار: به خانهی افراد بیوفا و دنیاداران بیمروت نباید رفت، زیرا گنج واقعی در خانهی خود آدم است.
۷. حافظ در عشق استوار است: حافظ در عشق سوخته، اما همچنان بر عهد و وفای خود پایدار است و از عشق دست نمیکشد.
📌 نتیجه فال:
🔹 عشق واقعی همراه با درد و رنج است، اما عاشق حقیقی بر سر عهد خود میماند.
🔹 گنج سعادت و آرامش در درون خودت نهفته است، نه در بیرون.
🔹 افراد بیوفا را رها کن، زیرا دنیا بیرحم است.
🔹 اگر به کسی علاقهمند هستی، صبوری کن و بر عشق خود استوار باش.
🎯 توصیه:
🔸 در مسیر عشق، انتظار فداکاری و سختی داشته باش، اما از راهت برنگرد.
🔸 سعادت را در درون خودت جستجو کن، نه در وابستگی به دیگران.
🔸 از افراد بیوفا و نامرد روزگار دوری کن.
🔸 بر عهد و وفای خود پایدار بمان، حتی اگر رنج ببینی.
شاهد فال حافظ: شاهد غزل در فال حافظ نقطهی کلیدی تعبیر فال است
لعلِ سیرابِ بهخونتشنه، لب یار من است
وز پی دیدنِ او دادنِ جان کار من است
شرم از آن چشمِ سیه بادش و مژگان دراز
هر که دل بردنِ او دید و در انکارِ من است
ساربان رَخت به دروازه مَبَر، کان سرِ کوی
شاهراهیست که سرمنزل دلدارِ من است
این غزل بیانگر عشق عمیق و فداکاری عاشق در راه معشوق است. شاعر لبان سرخ و زیبای معشوق را به یاقوتی تشنهلب تشبیه کرده و تأکید میکند که از جان گذشتن در راه دیدار یار، وظیفهای شیرین برای اوست. همچنین از قدرت افسونگر چشمان یار سخن میگوید که دل را تسخیر میکند. در نهایت، به ماندگاری عشق خود اشاره دارد و اینکه راه وصال او همان راه معشوق است.
پیام شاهد فال:
- فداکاری در عشق: اگر در راه یک عشق یا هدف مهمی تلاش میکنید، این فال تأیید میکند که مسیر شما ارزشمند است و باید با تمام وجود ادامه دهید.
- قدرت عشق: ممکن است شیفتهی فردی یا موضوعی شده باشید که قلب و روح شما را درگیر کرده است.
- راه رسیدن مشخص است: این فال به شما میگوید که مسیر اصلی شما همان مسیری است که به معشوق یا هدف مورد نظرتان منتهی میشود. از آن منحرف نشوید.
🔮 نتیجه شاهد فال:
این فال شما را به پایداری در عشق و هدف تشویق میکند. اگر به دنبال وصال یا موفقیتی هستید، راه شما روشن است؛ فقط کافی است با ایمان و شجاعت به مسیر خود ادامه دهید.
نکات تفسیر غزل 51 حافظ
وزن غزل: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
بحر غزل: مجتث مثمن مخبون محذوف
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: دیوان پرویز ناتل خانلری
مقدمه
1.
2.
3.
4.
5.
6.
7.
غزل شماره ۵۰ حافظ :
روضه خلد برین خلوت درویشان است
غزل شماره ۵۲ حافظ :
لعل سیراب به خون تشنه لب یار من است