1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
وصال او ز عمر جاودان به
به شمشیرم زد و با کس نگفتم
شبی میگفت چشم کس ندیدهست
دلا دایم گدای کوی او باش
به خلدم دعوت ای زاهد مفرمای
به داغ بندگی مردن درین در
گلی کآن پایمال سرو ما گشت
خدا را از طبیب من بپرسید
جوانا سر متاب از پند پیران
سخن اندر دهان دوست گوهر
خداوندا مرا آن ده که آن به
که راز دوست از دشمن نهان به
ز مروارید گوشم در جهان به
به حکم آن که دولت جاودان به
که این سیب زنخ زان بوستان به
به جان او که از ملک جهان به
بود خاکش ز خون ارغوان به
که آخر کی شود این ناتوان به؟
که رأی پیر از بخت جوان به
ولیکن گفتهٔ حافظ از آن به
1
وصال او ز عمر جاودان به
خداوندا مرا آن ده که آن به
2
به شمشیرم زد و با کس نگفتم
که راز دوست از دشمن نهان به
3
شبی میگفت چشم کس ندیدهست
ز مروارید گوشم در جهان به
4
دلا دایم گدای کوی او باش
به حکم آن که دولت جاودان به
5
به خلدم دعوت ای زاهد مفرمای
که این سیب زنخ زان بوستان به
6
به داغ بندگی مردن درین در
به جان او که از ملک جهان به
7
گلی کآن پایمال سرو ما گشت
بود خاکش ز خون ارغوان به
8
خدا را از طبیب من بپرسید
که آخر کی شود این ناتوان به؟
9
جوانا سر متاب از پند پیران
که رأی پیر از بخت جوان به
10
سخن اندر دهان دوست گوهر
ولیکن گفتهٔ حافظ از آن به
۱. وصال او ز عمر جاودان به: شاعر در این بیت به آرزوی وصال معشوق اشاره میکند. او خواهان آن است که به وصال معشوق برسد، حتی اگر این وصال به قیمت از دست دادن عمر جاودان او تمام شود. این بیت نشانگر شدت علاقه و شوق بیپایان شاعر به معشوق است، به طوری که حتی جان خود را فدای رسیدن به معشوق میکند.
۲. به شمشیرم زد و با کس نگفتم: شاعر در اینجا اشاره میکند که معشوق او را با شمشیر زد و بر او سختی وارد کرد، اما او هیچگاه از این راز با کسی سخن نگفت. این بیت نشان میدهد که شاعر با وجود درد و رنجی که از معشوق میبرد، همچنان در صمت و سکوت باقی مانده و رازهای عشق و وفاداری خود را پنهان نگه میدارد.
۳. شبی میگفت چشم کس ندیدهست: در این بیت، شاعر از گفتاری که شبانه به او گفته شده یاد میکند. این گفته به شدت محرمانه و اسرارآمیز است، بهطوریکه در آن زمان تنها خود شاعر و معشوق از آن آگاه بودهاند. شاعر میگوید که این راز به اندازه مرواریدی ارزشمند است و در دل او خواهد ماند.
۴. دلا دایم گدای کوی او باش: شاعر در اینجا از دل خود میخواهد که همواره در جستجوی کوی معشوق باشد، چرا که به باور او، این راه تنها راه رسیدن به دولت و خوشبختی جاودان است. او به نوعی به طرفداران و کسانی که در پی عشق حقیقی هستند، توصیه میکند که همواره به دنبال معشوق بگردند، زیرا تنها در این راه است که سعادت واقعی به دست میآید.
۵. به خلدم دعوت ای زاهد مفرمای: شاعر در این بیت به زاهدی اشاره میکند که او را به ترک لذتهای دنیوی دعوت میکند. اما شاعر بهطور غیرمستقیم اعلام میکند که او نمیخواهد این دعوت را بپذیرد، زیرا او در جستجوی لذتهای دنیوی مانند “سیب زنخ” از بوستان معشوق است. این بیت به نوعی اعتراض به دیدگاههای زاهدانه و روحانی است که لذتهای دنیوی را محکوم میکند.
۶. به داغ بندگی مردن درین در: شاعر در اینجا میگوید که برای بندگی و عشق به معشوق باید آماده باشد تا حتی در این راه جان خود را فدای عشق کند. این مرگ در راه بندگی را گرامی میدارد و آن را مقدس میشمارد. شاعر با اشاره به عشق بیپایان خود، نشان میدهد که فدای عشق بودن برای او افتخار است.
۷. گلی کآن پایمال سرو ما گشت: شاعر در اینجا به گلی اشاره میکند که تحت فشار و سایه درخت سرو قرار گرفته و پایمال شده است. این گل شاید نماد یک فرد یا عشق شکسته باشد. شاعر بیان میکند که خاک این گل از خون ارغوان است، به این معنی که عشق و زیبایی آن همیشه با رنج و فداکاری همراه است.
۸. خدا را از طبیب من بپرسید: شاعر در اینجا به درد و رنجی که از معشوق میبرد اشاره میکند و از طبیب میپرسد که چه زمانی از این ناتوانی و رنج رهایی خواهد یافت. او بهطور غیرمستقیم اشاره به بیپایانی درد عاشقانه دارد و از طبیب کمک میخواهد تا بداند این درد کی پایان خواهد یافت.
۹. جوانا سر متاب از پند پیران: شاعر در این بیت به جوانان توصیه میکند که از پند و نصایح پیران و کسانی که تجربه دارند، استفاده کنند. او میگوید که رأی پیران به دلیل تجربه و شناخت بهتر زندگی از بخت جوان قابل اطمینانتر است. این بیت بهطور ضمنی به اهمیت تجربیات و حکمت افراد مسنتر اشاره دارد.
۱۰. سخن اندر دهان دوست گوهر: شاعر در این بیت اشاره میکند که سخن درست و گوهر در دهان دوست میتواند ارزشمند و معتبر باشد، اما گفتههای حافظ از همه اینها مهمتر و ارزشمندتر است. این بیت به نوعی تأکید بر حکمت و تجربه شاعران بزرگ در مقایسه با دیگران دارد.
📌 نتیجه فال:
🔸 شما در مسیر عشق و وفاداری به معشوق خود هستید و گاهی ممکن است با سختیها و آزمایشهای سنگینی روبهرو شوید.
🔸 لذتهای دنیوی و آرزوهای شما همچنان نقش مهمی در زندگیتان دارند، اما باید مراقب باشید که این لذتها شما را از مسیر حقیقی خود منحرف نکند.
🔸 در زندگی ممکن است با درد و رنج مواجه شوید، اما هر گامی که در این مسیر بردارید، بر اساس عشق و هدف والای خود است.
🔸 از تجربیات و حکمت بزرگترها بهرهبرداری کنید، زیرا در نهایت این تجربیات هستند که راهگشا خواهند بود.
🎯 توصیه:
بهدنبال عشق و حقیقت در زندگی باشید، ولی در کنار آن از حکمت و تجربیات دیگران بهرهبرداری کنید. در برابر سختیها تسلیم نشوید و هر لحظه از عشق و زیباییهای زندگی بهره ببرید.
شاهد فال حافظ: شاهد غزل در فال حافظ نقطهی کلیدی تعبیر فال است
ناگهان پرده برانداختهای یعنی چه؟
مست از خانه برون تاختهای یعنی چه؟
زلف در دست صبا، گوش به فرمان رقیب
این چنین با همه درساختهای یعنی چه؟
شاهِ خوبانی و منظور گدایان شدهای
قدر این مرتبه نشناختهای یعنی چه؟
این فال نشاندهنده یک تحول ناگهانی، تغییر رفتار غیرمنتظره و عدم شفافیت در نیت یک فرد یا وضعیت است. شما با موقعیتی روبهرو هستید که درک آن دشوار شده و باعث شگفتی یا حتی نگرانی شما شده است.
پیام شاهد فال:
- تغییر ناگهانی: ممکن است شخصی در زندگی شما به شکلی غیرمنتظره تغییر رفتار داده باشد که شما را دچار حیرت کرده است.
- ابهام و دوگانگی: به نظر میرسد که فردی یا شرایطی برخلاف انتظار شما پیش میرود و هنوز دلیل واقعی آن برای شما روشن نیست.
- ارزش جایگاه و تصمیمات: ممکن است لازم باشد که شما یا شخصی دیگر جایگاه و تأثیر تصمیمات خود را بهتر درک کند.
🔮 نتیجه شاهد فال: بهتر است با آرامش و دقت به تغییرات اخیر نگاه کنید. عجله در قضاوت نداشته باشید و سعی کنید از طریق گفتگو و تأمل، حقیقت را کشف کنید.
نکات تفسیر غزل 411 حافظ
وزن غزل: مفاعیلن مفاعیلن فعولن
بحر غزل: هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی
قالب شعری: غزل
منبع اولیه:دیوان پرویز ناتل خانلری