1
2
3
4
5
6
7
8
زان می عشق، کز او پخته شود هر خامی
روزها رفت که دست من مسکین نگرفت
روزه هر چند که مهمان عزیز است ای دل
مرغ زیرک به در خانقه اکنون نپرد
گله از زاهد بدخو نکنم؛ رسم این است
یار من چون بخرامد به تماشای چمن
آن حریفی که شب و روز می صاف کشد
حافظا گر ندهد دادِ دلت آصف عهد
گر چه ماه رمضان است بیاور جامی
ساق شمشاد قدی، ساعد سیماندامی
صحبتش موهبتی دان و شدن، انعامی
که نهادهست به هر مجلس وعظی دامی
که چو صبحی بدمد، در پیاش افتد شامی
برسانش ز من ای پیک صبا پیغامی
بود آیا که کند یاد ز دُردآشامی
کام دشوار به دست آوری از خودکامی
1
زان می عشق، کز او پخته شود هر خامی
گر چه ماه رمضان است بیاور جامی
2
روزها رفت که دست من مسکین نگرفت
ساق شمشاد قدی، ساعد سیماندامی
3
روزه هر چند که مهمان عزیز است ای دل
صحبتش موهبتی دان و شدن، انعامی
4
مرغ زیرک به در خانقه اکنون نپرد
که نهادهست به هر مجلس وعظی دامی
5
گله از زاهد بدخو نکنم؛ رسم این است
که چو صبحی بدمد، در پیاش افتد شامی
6
یار من چون بخرامد به تماشای چمن
برسانش ز من ای پیک صبا پیغامی
7
آن حریفی که شب و روز می صاف کشد
بود آیا که کند یاد ز دُردآشامی
8
حافظا گر ندهد دادِ دلت آصف عهد
کام دشوار به دست آوری از خودکامی
1. مستی عشق در برابر قید و بندها: از آن شراب عشقی که هر خامی را پخته میکند، بنوش! حتی اگر ماه رمضان باشد، جامی بیاور. بیان این نکته که عشق و معرفت، انسان را از خامی به پختگی میرساند و قیود ظاهری نباید مانع آن شوند.
2. انتظار یار: روزها گذشت و این دست ناتوان من را ساقی قدبلند و معشوق زیبایم نگرفت. بیان حسرت و دلتنگی شاعر برای محبوبی که مدتها از او دور مانده است.
3. پذیرش گذر زمان: ای دل! اگرچه روزه، مهمانی عزیز است، اما بودنش را لطف بدان و رفتنش را نیز موهبتی بشمار. اشاره به اینکه هر چیزی در دنیا، زمان مشخصی دارد و باید آمدن و رفتن آن را پذیرفت.
4. فریب زاهدان ریاکار: پرندهی هوشمند (عاشق آگاه) دیگر به خانقاه پر نمیزند، چراکه در هر مجلس وعظ، دامی گستردهاند. کنایه از اینکه زاهدان ظاهرنما، دامهایی برای فریب مردم پهن کردهاند و افراد دانا نباید فریب آنان را بخورند.
5. رسم ناپایداری دنیا: از زاهد بدخلق شکایتی ندارم، این رسم دنیاست که پس از سپیدهدم، شب فرا میرسد. تأکید بر تغییر و ناپایداری دنیا و اینکه نباید از رفتارهای دیگران دلگیر شد، چون این طبیعت زندگی است.
6. پیام عاشقانه: ای باد صبا! زمانی که یارم برای گردش در باغ قدم میزند، از جانب من برایش پیغامی برسان. بیان دلتنگی شاعر و امید به رساندن پیام به معشوق از طریق باد صبا.
7. بیوفایی دوستان: آیا آن کسی که شب و روز شراب ناب مینوشد، روزی به یاد ما که شراب تهنشینشده مینوشیم، خواهد افتاد؟ شکایت از یاری که در ناز و نعمت غرق است و عاشقان واقعی را فراموش کرده است.
8. دستیابی به آرزوها: ای حافظ! اگر وزیر خردمند زمانه، داد دلت را نداد، بدان که رسیدن به آرزوهای سخت، تنها با اراده و تلاش خودت ممکن است. بیان این حقیقت که برای رسیدن به خواستهها نباید فقط منتظر لطف دیگران بود، بلکه باید خود اقدام کرد.
📌 نتیجه فال:
🔸 منتظر یاری هستی که مدتها از او دور ماندهای، اما باید بدانی که دنیا در حال تغییر است و نباید دلبستهی یک حالت ماند.
🔸 بعضی افراد در اطرافت صداقت ندارند، پس باید هوشیار باشی و فریب زاهدان ریاکار را نخوری.
🔸 اگر برای رسیدن به چیزی تلاش کردهای و هنوز به آن دست نیافتهای، امیدت را از دیگران قطع کن و با ارادهی خودت راهی پیدا کن.
🔸 در هر تغییری، خیری نهفته است؛ همانطور که ماه رمضان پس از مدتی به پایان میرسد، مشکلات تو نیز گذرا هستند.
🎯 توصیه:
برای رسیدن به خواستههایت، روی توانایی خودت حساب کن و اجازه نده که موانع یا افراد ناصادق تو را از مسیرت منحرف کنند.
شاهد فال حافظ: شاهد غزل در فال حافظ نقطهی کلیدی تعبیر فال است
که بَرَد به نزد شاهان ز من گدا پیامی
که به بزم دردنوشان دو هزار جم به جامی
اگر آن شراب خام است گر این حریف پخته
به هزار بار بهتر ز هزار پخته خامی
ز رهم میفکن ای شیخ به دانههای تسبیح
که چو مرغ زیرک افتد نفتد به هیچ دامی
این فال بیانگر جستجوی حقیقت و آزادی فردی است. شخص در مسیر زندگی خود در تلاش است که از زندانهای اجتماعی و یا ذهنی رهایی یابد و به تجربهای معنوی دست یابد که فراتر از تشریفات و سطحیات است. فال به سمت پذیرش تفاوتها و تلاش برای رسیدن به خرد درونی و تجربیات واقعی پیش میرود.
پیام شاهد فال:
- شراب عشق و حکمت: “که برَد به نزد شاهان ز من گدا پیامی” و “که به بزم دردنوشان دو هزار جم به جامی” به این معناست که پیامی از فرد ساده یا فقیر میتواند در محافل بزرگ و حتی نزد حکمرانان تاثیرگذار باشد. این تأکید بر این است که ارزش واقعی در درون است، نه در ظاهر و جایگاههای اجتماعی.
- ارزش تجربه و رشد درونی: “اگر آن شراب خام است گر این حریف پخته، به هزار بار بهتر ز هزار پخته خامی” اشاره به این دارد که تجربیات ناپخته و خام نیز گاهی میتواند به مراتب ارزشمندتر از تجربههای ظاهری و دست یافته به طور کامل باشد. در حقیقت، انسانهای سادهتر و بیآلایش گاهی حقیقتی را در خود دارند که ممکن است در کسانی که به نظر رسیده پختهاند، کمتر دیده شود.
- رهایی از قیدها و دگمها: “ز رهم میفکن ای شیخ به دانههای تسبیح که چو مرغ زیرک افتد نفتد به هیچ دامی” بیانگر آن است که فرد نباید در پی دانههای تسبیح یا اعمال سنتی بهمنظور پیروی از قواعد و دستورات دیگران باشد، زیرا حقیقت و آزادی در خارج از این قیدها و محدودیتها وجود دارد. این نکته تأکید بر رهایی از محدودیتها و تفکر آزاد دارد.
🔮 نتیجه شاهد فال: این فال به شما پیام میدهد که برای رسیدن به حقیقت و کمال، نیازی به پیروی از مسیرهای معمولی و دنیوی نیست. بلکه باید از تجربیات شخصی و عمیق خود بهره ببرید. اگرچه ممکن است به نظر برسد که مسیر سادهتری را انتخاب کردهاید، اما در واقع، این راه ممکن است شما را به دستاوردهای بیشتری برساند.
نکات تفسیر غزل 458 حافظ
وزن غزل:فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
بحر غزل:رمل مثمن مخبون محذوف
قالب شعری: غزل
منبع اولیه:دیوان پرویز ناتل خانلری