تفسیر غزل شماره 473 حافظ

تفسیر غزل شماره 473 حافظ

1

2

3

4

5

6

7

8

ای دل به کوی عشق گذاری نمی‌کنی

چوگان حکم در کف و گوئی نمی‌زنی

ساغر لطیف و پر می و می افکنی به خاک

در آستین جان تو صد نافه مُدَرج است

این خون که موج می‌زند اندر جگر ترا

مشکین از آن نشد دمِ خلقت که چون صبا

ترسم کزین چمن نبری آستین گل

حافظ برو که بندگی بارگاه دوست

اسباب جمع داری و کاری نمی‌کنی

بازی چنین به دست و شکاری نمی‌کنی

واندیشه از بلای خماری نمی‌کنی

وان را فدای طرهٔ یاری نمی‌کنی

در کار رنگ و بوی نگاری نمی‌کنی

بر خاک کوی دوست گذاری نمی‌کنی

کز گلشنش تحملِ خاری نمی‌کنی

گر جمله می‌کنند تو باری نمی‌کنی

1
ای دل به کوی عشق گذاری نمی‌کنی
اسباب جمع داری و کاری نمی‌کنی

2
چوگان حکم در کف و گوئی نمی‌زنی
بازی چنین به دست و شکاری نمی‌کنی

3
ساغر لطیف و پر می و می افکنی به خاک
واندیشه از بلای خماری نمی‌کنی

4
در آستین جان تو صد نافه مُدَرج است
وان را فدای طرهٔ یاری نمی‌کنی

5
این خون که موج می‌زند اندر جگر ترا
در کار رنگ و بوی نگاری نمی‌کنی

6
مشکین از آن نشد دمِ خلقت که چون صبا
بر خاک کوی دوست گذاری نمی‌کنی

7
ترسم کزین چمن نبری آستین گل
کز گلشنش تحملِ خاری نمی‌کنی

8
حافظ برو که بندگی بارگاه دوست
گر جمله می‌کنند تو باری نمی‌کنی

تفسیر کوتاه فال حافظ غزل شماره 473

در ادامه تفسیر فال حافظ شما برای غزل شماره 473 سایت حافظ فال آمده است:

۱. فرصت‌های از دست رفته: شما شرایط لازم برای موفقیت و عشق را دارید، اما از این فرصت‌ها استفاده نمی‌کنید. باید دل را آماده پذیرش عشق و تغییر کنید.

۲. قدرت و توانایی بدون استفاده: ابزار لازم برای رسیدن به اهداف خود را در اختیار دارید، اما از آن بهره نمی‌برید. اگر می‌خواهید موفق شوید، باید از توانایی‌های خود استفاده کنید.

۳. بی‌توجهی به نعمت‌ها: در حالی که از نعمات زندگی بهره‌مند هستید، آن‌ها را نادیده گرفته و از لذت‌های حلال زندگی چشم‌پوشی می‌کنید. بهتر است قدردان داشته‌های خود باشید.

۴. بخشش و فداکاری در عشق: شما دارای استعدادها و ارزش‌های فراوانی هستید، اما آن‌ها را برای کسی که دوستش دارید خرج نمی‌کنید. گاهی لازم است که برای عشق و محبت، از خودگذشتگی نشان دهید.

۵. غفلت از زیبایی‌های زندگی: احساسات و انرژی‌های درونی شما می‌توانند برای زیبایی و عشق به کار گرفته شوند، اما شما آن‌ها را نادیده می‌گیرید. باید به احساسات خود توجه بیشتری داشته باشید.

۶. عدم ابراز عشق و ارادت: باید محبت و علاقه خود را به کسانی که دوستشان دارید ابراز کنید. همان‌طور که نسیم صبا عطر گل‌ها را پخش می‌کند، شما نیز احساساتتان را ابراز کنید.

۷. خطر از دست دادن فرصت‌ها: اگر در این مسیر بی‌تفاوت باشید، ممکن است فرصت‌های ارزشمند زندگی را از دست بدهید. برای رسیدن به خواسته‌های خود، باید سختی‌ها را تحمل کنید.

۸. غفلت از بندگی و عشق واقعی: در حالی که بسیاری در مسیر عشق و معرفت گام برمی‌دارند، شما هنوز اقدامی نکرده‌اید. اگر می‌خواهید به سعادت برسید، باید اراده کنید و قدمی بردارید.


📌 نتیجه فال:

🔹 شما امکانات و شرایط لازم برای موفقیت و عشق را دارید، اما از آن‌ها استفاده نمی‌کنید.
🔹 باید از توانایی‌های خود بهره ببرید و دست از تردید بردارید.
🔹 قدر فرصت‌ها و نعمت‌های زندگی را بدانید و آن‌ها را هدر ندهید.
🔹 برای رسیدن به عشق و سعادت، از خودگذشتگی نشان دهید.
🔹 اگر احساساتی درونی دارید، آن‌ها را سرکوب نکنید و به زندگی رنگ و بوی تازه ببخشید.
🔹 فرصت‌ها زودگذرند، اگر در مسیر عشق و موفقیت گام برندارید، ممکن است آن‌ها را از دست بدهید.
🔹 اگر به دنبال عشق و آرامش هستید، باید اراده کنید و اقدامات لازم را انجام دهید.

🎯 توصیه:

🔸 از فرصت‌های زندگی بهره ببرید و از تردید و تعلل دست بردارید.
🔸 استعدادهای خود را برای رسیدن به اهداف و آرزوهایتان به کار بگیرید.
🔸 احساسات خود را سرکوب نکنید و با صداقت آن‌ها را ابراز نمایید.
🔸 برای رسیدن به موفقیت، تلاش کنید و سختی‌ها را بپذیرید.
🔸 اگر در مسیر عشق و معنویت گام برندارید، ممکن است فرصت‌های ارزشمند را از دست بدهید.

شاهد فال حافظ: شاهد غزل در فال حافظ نقطه‌ی کلیدی تعبیر فال است

سحرگه رهروی در سرزمینی
همی گفت این معما با قرینی

که ای صوفی شراب آنگه شود صاف
که در شیشه برآرد اربعینی

گر انگشت سلیمانی نباشد
چه خاصیت دهد نقش نگینی

تفسیر شاهد فال:

این فال اشاره دارد به اهمیت تلاش و تحول درون، که تنها از طریق گذر زمان و تجربه می‌توان به حقیقت رسید. پیام فال شما به نوعی بیان‌گر این است که برخی از ویژگی‌ها و توانایی‌ها تنها با گذر زمان و تلاش درونی به ثمر می‌رسند و اینکه قدرت و تاثیر، به خودی خود به وجود نمی‌آید، بلکه نیاز به شایستگی و تلاش دارد.

پیام شاهد فال:

  • سحرگه رهروی در سرزمینی همی گفت این معما با قرینی: در این بخش، یک رهرو یا جستجوگر در ساعات نخستین روز (سحرگاه) در یک سرزمین بی‌انتها در حال پرسش و جستجو است. این امر نشان‌دهنده‌ی مسیر جستجو و کشف حقیقت است که گاهی همراه با سوالات و معماهای بی‌پاسخ می‌شود. این رهرو به دنبال یافتن پاسخ به سوالاتی عمیق است و به معنای جستجوی فردی برای درک معانی بزرگتر زندگی است.
  • که ای صوفی شراب آنگه شود صاف که در شیشه برآرد اربعینی: در این قسمت، شاعر به صوفی یا جوینده حقیقت اشاره دارد و به او می‌گوید که همانند شراب، حقیقت نیز زمانی که در گذر زمان و تلاش‌های پیوسته در دل و جان او به آرامش برسد، صاف و ناب خواهد شد. به عبارتی، کسی که تلاش نکند و تنها به سطح امور اکتفا کند، هرگز به درک عمیق‌تر نخواهد رسید. این بخش تأکید بر فرآیند زمان و تلاش برای رسیدن به پاکی و روشنی دارد.
  • گر انگشت سلیمانی نباشد، چه خاصیت دهد نقش نگینی: این قسمت به قدرت و تأثیر فردی اشاره دارد. این شعر به معنای این است که اگر فرد هیچ‌گونه توانمندی یا قدرت درونی نداشته باشد (مانند انگشت سلیمان که قدرت ایجاد معجزه داشت)، هیچ‌چیز به ظاهر نمی‌تواند تاثیری داشته باشد. نقش یا نگینی که بدون قدرت یا ویژگی خاصی در دست باشد، بی‌ارزش است. اینجا، اهمیت درونی و باطن فرد به جای تنها به ظاهر و ویژگی‌های بیرونی تاکید می‌شود.

🔮 نتیجه شاهد فال: فال شما به شما یادآوری می‌کند که برای رسیدن به حقیقت و آگاهی باید از گذر زمان و تلاش مستمر استفاده کنید. درون شما باید صاف و پاک شود تا بتوانید حقیقت را درک کنید. همانند شراب که بعد از گذر زمان صاف می‌شود، شما نیز باید صبر و تلاش کنید تا به حقیقت عمیق‌تر دست یابید.

نکات تفسیر غزل 473 حافظ

وزن غزل:مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
بحر غزل:مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف
قالب شعری: غزل
منبع اولیه:دیوان پرویز ناتل خانلری

اشتراک در فیس‌بوک
اشتراک در توییتر
اشتراک در پینترست
اشتراک در واتساپ
نوشته های مرتبط
دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلد های ضروری مشخص شده اند *

ارسال نظر