تفسیر غزل شماره 467 حافظ

تفسیر غزل شماره 467 حافظ

1

2

3

4

5

6

7

نسیم صبح سعادت! بدان نشان که تو دانی

تو پیک خلوت رازی و دیده بر سر راهت

بگو که جان ضعیفم ز دست رفت، خدا را

من این دو حرف نبشتم، چنانکه غیر ندانست

خیال تیغ تو با ما، حدیث تشنه و آبست

امید در کمرِ زَرکِشت چگونه ببندم

یکیست تُرکی و تازی، درین معامله حافظ

گذر به کوی فلان کن، در آن زمان که تو دانی

به مردمی، نه به فرمان، چنان بران که تو دانی

ز لعل روح‌فزایش ببخش از آن که تو دانی

تو هم ز روی کرامت، چنان بخوان که تو دانی

اسیر خویش گرفتی، بکُش چنان که تو دانی

دقیقه‌ایست نگارا در آن میان که تو دانی

حدیث عشق بیان کن، بدان زبان که تو دانی

1
نسیم صبح سعادت! بدان نشان که تو دانی
گذر به کوی فلان کن، در آن زمان که تو دانی

2
تو پیک خلوت رازی و دیده بر سر راهت
به مردمی، نه به فرمان، چنان بران که تو دانی

3
بگو که جان ضعیفم ز دست رفت، خدا را
ز لعل روح‌فزایش ببخش از آن که تو دانی

4
من این دو حرف نبشتم، چنانکه غیر ندانست
تو هم ز روی کرامت، چنان بخوان که تو دانی

5
خیال تیغ تو با ما، حدیث تشنه و آبست
اسیر خویش گرفتی، بکُش چنان که تو دانی

6
امید در کمرِ زَرکِشت چگونه ببندم
دقیقه‌ایست نگارا در آن میان که تو دانی

7
یکیست تُرکی و تازی، درین معامله حافظ
حدیث عشق بیان کن، بدان زبان که تو دانی

تفسیر کوتاه فال حافظ غزل شماره 467

در ادامه تفسیر فال حافظ شما برای غزل شماره 467 سایت حافظ فال آمده است:

۱. درخواست پیام‌رسانی به معشوق: شاعر از نسیم سحری که از سعادت و خوشبختی خبر دارد، می‌خواهد که در زمانی مناسب و مشخص به دیدار معشوق برود و خبری از او بیاورد. این نشان از انتظار عاشق برای خبری از معشوق دارد.

۲. درخواست لطف از پیک عشق: پیک یا پیام‌رسان عشق نباید تنها از روی وظیفه پیام را برساند، بلکه باید با لطف و مهربانی این کار را انجام دهد. این اشاره به ارزش بالای مهرورزی در عشق دارد.

۳. تقاضای لطف از معشوق: شاعر از معشوق می‌خواهد که برای نجات جان او، ذره‌ای از لبان روح‌بخش خود به او ببخشد. این بیانگر نیاز عمیق عاشق به وصال است.

۴. درک ویژهٔ معشوق از عشق: شاعر نامه‌ای نوشته که تنها معشوق قادر به درک معنای واقعی آن است. این نشان از پیوند روحی عمیق میان عاشق و معشوق دارد.

۵. عشق به‌مثابهٔ تشنگی و تیغ معشوق: معشوق با نگاه و رفتار خود، عاشق را مانند اسیری در دام گرفته است. حال که او را در بند عشق نگه داشته، باید سرنوشتش را نیز تعیین کند.

۶. امید به وصال و تردید در سرنوشت: شاعر در وصال معشوق تردید دارد، زیرا می‌داند که در سرنوشت و تقدیر، لحظه‌ای خاص برای این امر در نظر گرفته شده است.

۷. عشق فراتر از زبان و ملیت: در عشق، زبان و فرهنگ تفاوتی ندارند. مهم احساس و بیان حقیقی آن است که معشوق تنها به زبان خودش می‌فهمد.


📌 نتیجه فال:

🔹 شما در انتظار خبری از معشوق هستید و دلتان برای او تنگ شده است.
🔹 عشق شما عمیق و پرحرارت است، اما معشوق هنوز پاسخی صریح نداده است.
🔹 امیدی به وصال دارید، اما هنوز همه‌چیز در دست تقدیر است.
🔹 عشق شما فراتر از مرزها و کلمات است و تنها معشوق معنای آن را می‌فهمد.

🎯 توصیه:

🔸 صبر پیشه کنید و اجازه دهید که سرنوشت، مسیر عشق را مشخص کند.
🔸 بیش از حد درگیر نشوید، زیرا ممکن است معشوق هنوز آماده پاسخگویی نباشد.
🔸 پیام خود را به روشی مناسب برسانید، اما منتظر پاسخ فوری نباشید.
🔸 عشق را به زبان دل بیان کنید، زیرا احساس، فراتر از واژه‌ها معنا دارد.

شاهد فال حافظ: شاهد غزل در فال حافظ نقطه‌ی کلیدی تعبیر فال است

دو یار زیرک و از بادهٔ کهن دو منی
فراغتی و کتابی و گوشهٔ چمنی

من این مقام به دنیا و آخرت ندهم
اگر چه در پِی‌ام افتند هر دم انجمنی

که هر که کنج قناعت به گنج دنیا داد
فروخت یوسف مصری به کمترین ثمنی

تفسیر شاهد فال:

این فال به لحظاتی از رضایت درونی و گنجینه‌های روحانی اشاره دارد. شاعر در این اشعار به اهمیت لحظات سکون و آرامش در زندگی اشاره می‌کند و به ارزش‌هایی همچون قناعت و درک معنوی از زندگی می‌پردازد. در اینجا، زندگی ساده و پر از آرامش در مقایسه با دنبال کردن خواسته‌های دنیوی مطرح شده است.

پیام شاهد فال:

  • دو یار زیرک و از بادهٔ کهن دو منی: “دو یار زیرک و از بادهٔ کهن دو منی، فراغتی و کتابی و گوشهٔ چمنی” در این قسمت، شاعر به یک لحظه خاص از زندگی اشاره می‌کند که در آن فرد از لذت‌های ساده و باارزش زندگی همچون دوستان خوب، مطالعه، و سکونت در یک مکان آرام لذت می‌برد. این بخش به شما یادآوری می‌کند که گاهی در زندگی باید به دنبال آرامش درونی و رضایت از لحظات ساده باشید، نه در پی چیزهایی که زودگذر و فانی‌اند.
  • من این مقام به دنیا و آخرت ندهم: “من این مقام به دنیا و آخرت ندهم، اگر چه در پِی‌ام افتند هر دم انجمنی” این عبارت نشان‌دهندهٔ فردی است که از آرامش و سکونت درونی خود راضی است و هیچ‌چیز را به قیمت از دست دادن این آرامش نمی‌فروشد. شاعر در اینجا تأکید می‌کند که گاهی آرامش درونی از همهٔ دنیا و آخرت ارزشمندتر است.
  • که هر که کنج قناعت به گنج دنیا داد: “که هر که کنج قناعت به گنج دنیا داد، فروخت یوسف مصری به کمترین ثمنی” این جمله به مفهومی از قناعت اشاره دارد. شاعر به این نکته اشاره می‌کند که کسی که به جای جستجوی گنج‌های دنیوی، به زندگی ساده و قناعت‌آمیز می‌پردازد، در حقیقت درک عمیق‌تری از ارزش‌های واقعی زندگی دارد. مقایسه با “فروختن یوسف مصری به کمترین ثمنی” به این معناست که فردی که در پی دنیا و مادیات می‌رود، در واقع چیزی بسیار ارزشمندتر را از دست می‌دهد.

🔮 نتیجه شاهد فال: این فال به شما توصیه می‌کند که در زندگی به دنبال آرامش درونی و قناعت باشید و از لذت‌های ساده و عمیق زندگی بهره ببرید. زندگی به دنبالهٔ خواسته‌های دنیوی ممکن است شما را از ارزش‌های واقعی و درونی دور کند. قناعت و رضایت از آنچه که دارید، بهترین گنج است که نمی‌توان آن را با هیچ چیزی در این دنیا معاوضه کرد.

نکات تفسیر غزل ؟ حافظ

وزن غزل:مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن
بحر غزل:مجتث مثمن مخبون
قالب شعری: غزل
منبع اولیه:دیوان پرویز ناتل خانلری

اشتراک در فیس‌بوک
اشتراک در توییتر
اشتراک در پینترست
اشتراک در واتساپ
نوشته های مرتبط
دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلد های ضروری مشخص شده اند *

ارسال نظر