1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
ز دلبرم که رساند نوازش قلمی
قیاس کردم و تدبیر عقل در ره عشق
بیا که خرقهٔ من گر چه رهن میکدههاست
چرا به یک نیِ قندش نمیخرند آنکس
دلم گرفت ز سالوس و طبل زیر گلیم
بیا که وقتشناسان دو کون بفروشند
دوام عیش و تنعم نه شیوهٔ عشق است
طبیبِ راهنشین درد عشق نشناسد
نمیکنم گلهای لیک ابر رحمت دوست
حدیثِ چون و چرا دردسر دهد ای دل
سزای قدر تو شاها به دست حافظ نیست
کجاست پیک صبا گر همی کند کرمی
چو شبنمیست که بر بحر میکشد رقمی
ز مال وقف نبینی به نام من درمی
که کرد صد شکرافشانی از نیِ قلمی
به آنکه بر در میخانه برکنم عَلَمی
به یک پیاله میِ صاف و صحبتِ صنمی
اگر معاشرِ مائی بنوش نیش غمی
برو به دست کن ای مردهدل مسیحدمی
به کِشتزار جگرتشنگان نداد نمی
پیاله گیر و بیاسا ز عمرِ خویش دمی
جز از دعای شبی و نیاز صبحدمی
1
ز دلبرم که رساند نوازش قلمی
کجاست پیک صبا گر همی کند کرمی
2
قیاس کردم و تدبیر عقل در ره عشق
چو شبنمیست که بر بحر میکشد رقمی
3
بیا که خرقهٔ من گر چه رهن میکدههاست
ز مال وقف نبینی به نام من درمی
4
چرا به یک نیِ قندش نمیخرند آنکس
که کرد صد شکرافشانی از نیِ قلمی
5
دلم گرفت ز سالوس و طبل زیر گلیم
به آنکه بر در میخانه برکنم عَلَمی
6
بیا که وقتشناسان دو کون بفروشند
به یک پیاله میِ صاف و صحبتِ صنمی
7
دوام عیش و تنعم نه شیوهٔ عشق است
اگر معاشرِ مائی بنوش نیش غمی
8
طبیبِ راهنشین درد عشق نشناسد
برو به دست کن ای مردهدل مسیحدمی
9
نمیکنم گلهای لیک ابر رحمت دوست
به کِشتزار جگرتشنگان نداد نمی
10
حدیثِ چون و چرا دردسر دهد ای دل
پیاله گیر و بیاسا ز عمرِ خویش دمی
11
سزای قدر تو شاها به دست حافظ نیست
جز از دعای شبی و نیاز صبحدمی
۱. آرزوی پیامی از دلبر: شاعر مشتاق دریافت خبری از معشوق است و از نسیم صبا درخواست میکند که اگر لطفی دارد، پیامی از او برساند. این نشان از انتظار و اشتیاق عمیق شاعر دارد.
۲. ناکارآمدی عقل در عشق: شاعر میان تدبیر عقل و عشق مقایسه میکند و نتیجه میگیرد که عقل در برابر عشق همچون شبنمی بر دریای بیکران است؛ یعنی هیچ تأثیر و ارزشی ندارد.
۳. خرقه و بینیازی از دنیا: شاعر اشاره میکند که خرقهی او در گرو میخانه است، اما برخلاف مال وقفی، هیچ سودی از آن برای خود برنداشته است. این نمادی از رندی و بیاعتنایی به دنیا در تصوف و عرفان است.
۴. بیقدری هنر و سخن: شاعر از این گله دارد که کسی برای شیرینی سخن او ارزشی قائل نیست، در حالی که قلمش همچون نی، صدها شکرافشانی کرده است. این بیانگر کمتوجهی مردم به ارزش والای هنر و ادبیات است.
۵. بیزاری از ریاکاری: شاعر از تظاهر و ریا (مانند طبل زیر گلیم که در ظاهر بیصداست اما درونش پر از هیاهوست) دلگیر شده و تصمیم گرفته به جای آن، درِ میخانه را برای راستی و صداقت بگشاید.
۶. ارزش عشق و لذت واقعی: شاعر اشاره میکند که خردمندان حقیقی دو جهان را فدای یک جام شراب ناب و همنشینی با یار میکنند. این نشان از بیارزشی مادیات در برابر عشق و حقیقت دارد.
۷. عشق و پذیرش رنج: شاعر میگوید که عشرت و آسایش دائمی با عشق همخوانی ندارد. اگر کسی در جمع عشاق است، باید آمادهی پذیرش غم و رنج آن نیز باشد.
۸. بیخبری عقل از درد عشق: پزشکانی که فقط بر اساس علم نظری سخن میگویند، درد عشق را نمیفهمند. تنها کسی که روحی زنده و الهامبخش دارد، میتواند تسکیندهندهی دلهای مرده باشد.
۹. گلایهی پنهان از بیمهری محبوب: شاعر گلهای مستقیم ندارد اما اشاره میکند که باران رحمت یار، کشتزار دلهای تشنه را سیراب نکرده است. این استعارهای از بیمهری معشوق است.
۱۰. رهایی از افکار بیهوده: شاعر نصیحت میکند که بحثهای فلسفی و چراییها فقط باعث دردسر است. بهتر است با یک جام شراب، لحظهای آسود و از عمر بهره برد.
۱۱. نیایش برای پادشاه: شاعر اذعان دارد که شایستهی قدرشناسی از شاه نیست، اما چیزی جز دعا و نیایش شبانه برای او در توانش نیست. این نشان از فروتنی شاعر دارد.
📌 نتیجه فال:
🔹 شما در انتظار خبری از فردی خاص هستید یا به دنبال پاسخی در یک رابطهی عاطفی میگردید.
🔹 عقل در حل مشکلات احساسی شما چندان کارساز نیست و باید به دل و احساسات خود توجه کنید.
🔹 از تظاهر و ریاکاری اطرافیان خسته شدهاید و به دنبال صداقت و راستی در ارتباطات خود هستید.
🔹 ارزش واقعی در عشق، رنج و فداکاری است، نه در رفاه و آسایش مداوم.
🔹 نباید درگیر سوالات بیپایان و نگرانیهای ذهنی شوید، بلکه بهتر است از لحظات زندگی لذت ببرید.
🎯 توصیه:
🔸 اگر منتظر پاسخی از معشوق هستید، صبوری کنید اما وابسته نشوید.
🔸 برای درک بهتر عشق، از منطق فاصله بگیرید و با دل تصمیم بگیرید.
🔸 از دورویی و فریب دوری کنید و سعی کنید در مسیر صداقت باقی بمانید.
🔸 گاهی زندگی را ساده بگیرید و بیش از حد به تحلیل مسائل نپردازید.
🔸 دعا و نیایش میتواند شما را به آرامش و مقصود نزدیکتر کند.
شاهد فال حافظ: شاهد غزل در فال حافظ نقطهی کلیدی تعبیر فال است
اَحمَدُ اللهَ عَلی مَعْدِلَةِ السُلطانِ
احمدِ شیخ اُوِیسِ حسنِ ایلکانی
خانِ بِنْ خان و شهنشاهِ شهنشاهنژاد
آنکه میزیبد اگر جان جهانش خوانی
دیده نادیده به اقبال تو ایمان آورد
مرحبا ای به چنین لطف خدا ارزانی
این فال نشاندهنده تقدیر و ستایش از قدرت و جایگاه والا است. شاعر در این بیتها از سلطانی عظیم و بینظیر سخن میگوید که شایستهترین مقام را در جهان دارد. این بخش به معنای جستجوی مقام و افتخار از طریق توکل و اعتماد به نیروی الهی است.
پیام شاهد فال:
- ستایش از قدرت و مقام: “اَحمَدُ اللهَ عَلی مَعْدِلَةِ السُلطانِ، احمدِ شیخ اُوِیسِ حسنِ ایلکانی” این بیت به ستایش از یک سلطان عالیقدر و برتر از دیگران اشاره دارد. این بخش از فال به فردی اشاره دارد که به لطف خداوند از جایگاه بالایی برخوردار است و از قدرت و مقام ویژهای برخوردار است. این اشاره میتواند به رشد و پیشرفت فردی و اجتماعی نیز اشاره داشته باشد.
- جایگاه بلند و بینظیر: “خانِ بِنْ خان و شهنشاهِ شهنشاهنژاد، آنکه میزیبد اگر جان جهانش خوانی” این بیت از جایگاه بسیار بالا و بیهمتای این فرد سخن میگوید. او چنان قدرت و جلال دارد که اگر جان و جهانش را هم در نظر بگیریم، شایسته مقام سلطنت است.
- اعتماد به لطف الهی: “دیده نادیده به اقبال تو ایمان آورد، مرحبا ای به چنین لطف خدا ارزانی” این بخش اشاره به ایمان و اعتماد به کمک و حمایت الهی دارد. فرد با چشم بسته به لطف خداوند ایمان دارد و باور دارد که از سوی خداوند کمک خواهد شد تا در مسیر خود به موفقیت و اقبال برسد.
🔮 نتیجه شاهد فال: این فال به فردی اشاره دارد که در مسیر زندگی به جلال و مقام دست خواهد یافت، و موفقیتهای او تحت حمایت و لطف الهی خواهد بود. او باید به خداوند توکل کرده و از هر لحظه از لطف الهی بهرهمند شود. در نهایت، این فال به فرد پیام میدهد که برای رسیدن به موفقیت، ایمان و توکل به خداوند نقش اساسی دارد.
نکات تفسیر غزل 462 حافظ
وزن غزل:مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
بحر غزل:مجتث مثمن مخبون محذوف
قالب شعری: غزل
منبع اولیه:دیوان پرویز ناتل خانلری