1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
زان یارِ دلنوازم، شُکری است با شکایت
بیمزد بود و مِنَّت، هر خدمتی که کردم
رندانِ تشنهلب را، آبی نمیدهد کس
هر چند بردی آبم روی از درت نتابم
در زلفِ چون کمندش، ای دل مپیچ کآنجا
چشمت به غمزه ما را، خون خورد و میپسندی
در این شبِ سیاهم، گم گشت راهِ مقصود
از هر طرف که رفتم، جز وحشتم نَیَفزود
این راه را نهایت، صورت کجا توان بست؟
عشقت رِسَد به فریاد، ور خود به سانِ حافظ
گر نکتهدانِ عشقی، بشنو تو این حکایت
یا رب مباد کس را، مخدومِ بیعنایت
گویی ولیشناسان، رفتند از این ولایت
جور از حبیب خوشتر، کز مُدَّعی رعایت
سرها بریده بینی، بیجرم و بیجنایت
جانا روا نباشد، خونریز را حمایت
از گوشهای برون آی، ای کوکبِ هدایت
زِنهار از این بیابان، وین راهِ بینهایت
کِش صد هزار منزل، بیش است در بِدایت
قرآن ز بَر بخوانی، در چاردَه روایت
1
زان یارِ دلنوازم، شُکری است با شکایت
گر نکتهدانِ عشقی، بشنو تو این حکایت
2
بیمزد بود و مِنَّت، هر خدمتی که کردم
یا رب مباد کس را، مخدومِ بیعنایت
3
رندانِ تشنهلب را، آبی نمیدهد کس
گویی ولیشناسان، رفتند از این ولایت
4
هر چند بردی آبم روی از درت نتابم
جور از حبیب خوشتر، کز مُدَّعی رعایت
5
در زلفِ چون کمندش، ای دل مپیچ کآنجا
سرها بریده بینی، بیجرم و بیجنایت
6
چشمت به غمزه ما را، خون خورد و میپسندی
جانا روا نباشد، خونریز را حمایت
7
در این شبِ سیاهم، گم گشت راهِ مقصود
از گوشهای برون آی، ای کوکبِ هدایت
8
از هر طرف که رفتم، جز وحشتم نَیَفزود
زِنهار از این بیابان، وین راهِ بینهایت
9
این راه را نهایت، صورت کجا توان بست؟
کِش صد هزار منزل، بیش است در بِدایت
10
عشقت رِسَد به فریاد، ور خود به سانِ حافظ
قرآن ز بَر بخوانی، در چاردَه روایت
۱. شکر و شکایت از معشوق: حافظ از معشوق خود هم سپاسگزار است و هم گلهمند. اگر اهل عشق و ظرافت باشید، این دوگانگی را درک خواهید کرد.
۲. بیمهری در ازای محبت: او اشاره میکند که محبتهایش بدون توقع و منت بوده، اما معشوق هیچ لطفی در حق او نکرده است.
۳. نبودِ یاری و معرفت: حافظ از این گلایه دارد که دیگر کسی قدر معرفت و محبت را نمیداند، گویی افراد باوفا از این دنیا رفتهاند.
۴. صبر در برابر جفا: هرچند آبروی او را بردهاند، اما باز هم دست از عشق برنمیدارد. برایش بهتر است که از معشوق جفا ببیند تا اینکه از غیرِ او لطفی دریافت کند.
۵. خطر عشق: او هشدار میدهد که گرفتار زلف معشوق شدن، خطرناک است، چراکه بسیاری در این راه نابود شدهاند.
۶. بیرحمی معشوق: معشوق با نگاهی، خون حافظ را ریخته، اما همچنان انتظار دارد که دیگران از او حمایت کنند.
۷. گمراهی و نیاز به هدایت: در تاریکی و سرگردانی است و از معشوق میخواهد او را هدایت کند.
۸. ناامیدی از تلاشها: هر راهی که امتحان کرده، به بنبست خورده و وحشتش بیشتر شده است. بیابان زندگی، بیرحم و بیانتهاست.
۹. دشواری مسیر عشق: این مسیر پایانی ندارد، چون موانع و سختیهای عشق بیشمار است.
۱۰. نجات با عشق و معنویت: عشق میتواند او را نجات دهد، اما اگر مانند حافظ، قرآن را با چهارده روایت بخواند، شاید به فریادش برسد.
📌 نتیجه فال:
🔹 در زندگیتان بین امید و ناامیدی در نوسان هستید.
🔹 در عشقی عمیق و شاید بیسرانجام گرفتار شدهاید.
🔹 محبتی خالصانه داشتهاید، اما پاسخی درخور دریافت نکردهاید.
🔹 مسیر زندگی و عشق پر از سختی است، اما هدایت و نور امیدی نیز وجود دارد.
🔹 اگرچه مشکلات زیادی پیش روی شماست، اما عشق حقیقی و یا معنویت میتواند راهگشا باشد.
🎯 توصیه:
🔸 صبر و تحمل در برابر سختیهای عشق و زندگی داشته باشید.
🔸 به دنبال هدایت و نشانهای برای راه درست باشید.
🔸 اگر در عشق دچار رنج شدهاید، بهتر است منطقیتر تصمیم بگیرید.
🔸 دعا و توسل میتواند مسیر زندگی شما را روشنتر کند.
🔸 در مسیرتان دچار ناامیدی نشوید، زیرا گاهی سختترین مسیرها به بهترین نتایج ختم میشوند.
شاهد فال حافظ: شاهد غزل در فال حافظ نقطهی کلیدی تعبیر فال است
مدامم مست می دارد نسیمِ جَعدِ گیسویت
خرابم میکند هر دَم، فریبِ چشمِ جادویت
پس از چندین شکیبائی شبی یا رب توان دیدن
که شمع دیده افروزیم در محراب ابرویت
سواد لوح بینش را عزیز از بهر آن دارم
که جان را نسخهای باشد ز نقش خال هندویت
حافظ در این ابیات با شور و شوق فراوان، از جذبه و کشش معشوق سخن میگوید. او نسیم گیسوی یار را مانند شراب مستکنندهای توصیف میکند که او را مدام در حال مستی و بیخودی نگه میدارد. چشمان جادویی معشوق نیز فریبی دارد که او را هر لحظه از خود بیخود میسازد.
در بیت دوم، شاعر از دوری یار شکایت میکند و آرزو دارد که شبی فرصت دیدار دوباره نصیبش شود تا همچون شمعی، روشنیبخشِ معشوق باشد و در برابر ابروی زیبای او کرنش کند.
در بیت سوم، حافظ نقش خال معشوق را با سوادِ لوحِ بینش خود برابر میداند، به این معنا که هرچه میبیند و درک میکند، به یاد معشوق میافتد و آن را گرانبها میداند.
بیت اول: عاشق، شیفتهی زیبایی یار است و از شدت دلباختگی، مدام در حالت سرمستی و حیرت به سر میبرد.
بیت دوم: شاعر آرزو دارد که پس از صبر و تحمل فراوان، یک شب فرصت دیدار یار را پیدا کند.
بیت سوم: او خال معشوق را چنان ارزشمند میداند که گویی جان او نسخهای از آن است و هستیاش به آن وابسته است.
پیام شاهد فال:
- اگر در انتظار دیدار یا رسیدن به مقصودی هستید، باید همچنان صبوری کنید و امید خود را از دست ندهید.
- دلبستگی عمیقی به شخص یا هدفی در زندگی دارید که تمام وجودتان را تحت تأثیر قرار داده است.
- دیدار محبوب یا رسیدن به آرزو ممکن است پس از تحمل سختیها و شکیبایی، برایتان حاصل شود.
🔮 نتیجه شاهد فال: صبر و امید، کلید موفقیت در مسیر عشق و آرزوهای شماست. اگرچه راه دشوار است، اما در نهایت به وصال خواهید رسید.
نکات تفسیر غزل 93 حافظ
وزن غزل:مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن
بحر غزل:مضارع مثمن اخرب
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: دیوان پرویز ناتل خانلری
مقدمه
1.
2.
3.
4.
5.
6.
7.
غزل شماره ۹۲ حافظ :
ای غایب از نظر به خدا میسپارمت
غزل شماره ۹۴ حافظ :
مدامم مست میدارد نسیم جعد گیسویت