1
2
3
4
5
6
7
من و انکارِ شراب این چه حکایت باشد
من که شبها رهِ تقوا زدهام با دف و چنگ
زاهد ار راه به رندی نَبَرَد معذورست
بندهٔ پیرِ مغانم که ز جهلم بِرَهانْد
تا به غایت رهِ میخانه نمیدانست
زاهد و عجب و نماز و من و مستی و نیاز
دوش از این غصه نَخُفتَم که حکیمی میگفت
غالباً این قَدَرَم عقل و کِفایت باشد
این زمان سر به ره آرَم چه حکایت باشد
عشق کاریست که موقوف هدایت باشد
پیرِ ما هر چه کُنَد عینِ ولایت باشد
ور نه مستوری ما تا به چه غایت باشد
تا تو را خود ز میان با که عنایت باشد
«حافظ ار مست بُوَد جایِ شکایت باشد»
1
من و انکارِ شراب این چه حکایت باشد
غالباً این قَدَرَم عقل و کِفایت باشد
2
من که شبها رهِ تقوا زدهام با دف و چنگ
این زمان سر به ره آرَم چه حکایت باشد
3
زاهد ار راه به رندی نَبَرَد معذورست
عشق کاریست که موقوف هدایت باشد
4
بندهٔ پیرِ مغانم که ز جهلم بِرَهانْد
پیرِ ما هر چه کُنَد عینِ ولایت باشد
5
تا به غایت رهِ میخانه نمیدانست
ور نه مستوری ما تا به چه غایت باشد
6
زاهد و عجب و نماز و من و مستی و نیاز
تا تو را خود ز میان با که عنایت باشد
7
دوش از این غصه نَخُفتَم که حکیمی میگفت
«حافظ ار مست بُوَد جایِ شکایت باشد»
۱. تعجب از انکار حقیقت: در بیت اول، شاعر از اینکه بخواهد شراب را انکار کند، تعجب میکند و این رفتار را غیرمنطقی میداند. او میگوید که عقل من تا حدی کفایت میکند که بدانم این کار بیهوده است. این میتواند اشارهای به پذیرفتن حقیقتهای زندگی باشد؛ گاهی اوقات انکار چیزی که حقیقت دارد، تنها باعث سردرگمی ما میشود.
۲. تغییر مسیر و تناقض در رفتار: بیت دوم به تناقض در رفتار اشاره دارد. شاعر میگوید که شبها با موسیقی و شادی همراه بوده است، اما حالا ناگهان بخواهد مسیر پارسایی پیش بگیرد، جای تعجب دارد. این بیت نشان میدهد که تغییر ناگهانی در باورها و رفتارها همیشه ساده نیست و ممکن است موجب سردرگمی شود.
۳. هدایت در عشق، فراتر از دانش ظاهری: بیت سوم اشاره به این دارد که زاهدان و پرهیزگاران اگر مفهوم عشق را درک نکنند، نباید آنها را سرزنش کرد، زیرا عشق راهی است که نیاز به هدایت درونی دارد. این بیت میگوید که عشق چیزی فراتر از آموزش و دانش معمولی است و تنها کسانی که هدایت شدهاند، میتوانند آن را تجربه کنند.
۴. راهنمایی پیر دانا: در بیت چهارم، شاعر میگوید که پیرو پیرِ مغان (یک راهنمای خردمند) است که او را از جهل و نادانی نجات داده است. این نشاندهندهی ارزش راهنمایان دانا و خردمند در زندگی است. اگر در مسیر زندگی خود دچار تردید هستید، این بیت شما را تشویق میکند که از افراد دانا مشورت بگیرید.
۵. ناآگاهی از مسیر زندگی و حقیقت آن: بیت پنجم به این اشاره دارد که شاعر تا کنون مسیر میخانه را نمیدانسته، اما حالا که میداند، متوجه میشود که پنهانکاریاش بیفایده بوده است. این میتواند به معنای کشف حقیقتی باشد که قبلاً از آن غافل بودهاید.
۶. مقایسهی زهد و عشق: در بیت ششم، شاعر دو مسیر مختلف را مقایسه میکند؛ یکی زاهد که به عبادت و عجب (غرور معنوی) مشغول است، و دیگری خودش که با مستی و نیاز در مسیر عشق قدم برمیدارد. او اشاره میکند که این معشوق است که تعیین میکند به چه کسی توجه و عنایت کند.
۷. پذیرش اشتباهات و زندگی با حقیقت: در بیت هفتم، شاعر میگوید که از این غم شب را نخوابیده، زیرا حکیمی گفته است که اگر حافظ مست باشد، جای شکایت نیست. این بیت نشان میدهد که زندگی را باید با درک و پذیرش اشتباهات و تجربهها پذیرفت، نه با سرزنش و قضاوت مداوم.
📌 نتیجه فال:
🔸 شما ممکن است در شرایطی باشید که انکار حقیقت یا تغییر مسیر زندگی برایتان دشوار شده است.
🔸 انتخابهای شما باید آگاهانه باشد، زیرا تغییر ناگهانی و بدون درک، ممکن است باعث تناقض و سردرگمی شود.
🔸 در زندگی، گاهی کسانی که خود را دانا و زاهد میدانند، از درک عشق و احساسات عمیق عاجز هستند، پس به درک شخصی خود اهمیت دهید.
🔸 راهنمایی یک فرد خردمند میتواند شما را از نادانی و اشتباهات دور کند.
🔸 حقیقت در نهایت آشکار خواهد شد، حتی اگر سعی کنید آن را پنهان کنید.
🔸 مسیر عشق و زهد متفاوت است، اما انتخاب نهایی با شماست و بستگی به این دارد که کدام مسیر برایتان معنادارتر باشد.
🎯 توصیه:
به ندای درونی خود گوش دهید و از راهنمایان خردمند در زندگی بهره ببرید. حقیقت را بپذیرید و از تغییر ناگهانی و بدون تفکر پرهیز کنید. گاهی اوقات، باید بپذیرید که هرکس مسیر خود را دارد و مهم این است که راهی را انتخاب کنید که برای شما درست و معنادار است.
شاهد فال حافظ: شاهد غزل در فال حافظ نقطهی کلیدی تعبیر فال است
نقدِ صوفی نه همه صافیِ بیغَش باشد
ای بسا خرقه که شایسته آتش باشد
صوفیِ ما که ز وِردِ سحری مست شدی
شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد
خوش بُوَد گر محکِ تجربه آید به میان
تا سیهروی شود هر که درو غَش باشد
در این ابیات، شاعر از ریا و دورویی برخی از زاهدان و صوفیان انتقاد میکند. در بیت اول، بیان میکند که هر نقدی که صوفیان میکنند، لزوماً خالص و بیغش نیست و بسیاری از آنها خود سزاوار سوختن در آتشاند. در بیت دوم، به صوفیانی اشاره میکند که در سحرگاه با ذکر و ورد مست و پرشور میشوند، اما شبهنگام ممکن است گرفتار هوس و غفلت گردند. در بیت سوم، تاکید دارد که محک تجربه بهترین راه برای آشکار شدن حقیقت افراد است، چرا که آنهایی که در درون خود ناپاک و فریبکارند، در نهایت رسوا خواهند شد.
پیام شاهد فال:
- ممکن است با افرادی مواجه باشید که در ظاهر صادق و درستکار به نظر میرسند، اما در باطن چنین نیستند.
- تجربه و گذر زمان، بهترین راه برای شناخت افراد واقعی از ریاکاران است.
- مراقب باشید که فریب سخنان زیبا و ظواهر پرزرقوبرق را نخورید؛ زیرا حقیقت همیشه در عمل آشکار میشود.
🔮 نتیجه شاهد فال: این فال نشان میدهد که نباید زود قضاوت کنید یا تحت تأثیر حرفهای افراد ظاهرفریب قرار بگیرید. حقیقت در طول زمان آشکار میشود و کسانی که صداقت ندارند، در نهایت رسوا خواهند شد.
نکات تفسیر غزل 154 حافظ
وزن غزل:فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
بحر غزل:رمل مثمن مخبون محذوف
قالب شعری: غزل
منبع اولیه:دیوان پرویز ناتل خانلری
مقدمه
1.
2.
3.
4.
5.
6.
7.
غزل شماره 153 حافظ :
هر که را با خط سبزت سر سودا باشد
غزل شماره 155 حافظ :
نقد صوفی نه همه صافی بیغش باشد