تفسیر غزل شماره 141 حافظ

تفسیر غزل شماره 141 حافظ

1

2

3

4

5

6

7

8

9

10

چه مستی است ندانم که ره به ما آورد

چه راه می زند این مطرب مقام شناس

تو نیز باده به چنگ آر و راهِ صحرا گیر

رسیدنِ گل و نسرین به خیر و خوبی باد

صبا به خوش‌خبریِ هُدهُدِ سلیمان است

دلا چو غنچه شکایت ز کارِ بسته مَکُن

علاج ضعف دل ما کرشمهٔ ساقیست

مریدِ پیرِ مُغانم ز من مرنج ای شیخ

به تنگ‌چشمیِ آن تُرکِ لشکری نازم

فلک غلامی حافظ کنون به طوع کُنَد

که بود ساقی و این باده از کجا آورد

که در میان غزل قول آشنا آورد

که مرغ نغمه‌سُرا سازِ خوش‌نوا آورد

بنفشه شاد و گَش آمد، سَمَن صفا آورد

که مژدهٔ طرب از گلشنِ سبا آورد

که بادِ صبح نسیمِ گره‌گشا آورد

برآر سر که طبیب آمد و دوا آورد

چرا که وعده تو کردیّ و او به جا آورد

که حمله بر منِ درویشِ یک قبا آورد

که اِلتِجا به درِ دولتِ شما آورد

1
چه مستی است ندانم که ره به ما آورد
که بود ساقی و این باده از کجا آورد

2
چه راه می زند این مطرب مقام شناس
که در میان غزل قول آشنا آورد

3
تو نیز باده به چنگ آر و راهِ صحرا گیر
که مرغ نغمه‌سُرا سازِ خوش‌نوا آورد

4
رسیدنِ گل و نسرین به خیر و خوبی باد
بنفشه شاد و گَش آمد، سَمَن صفا آورد

5
صبا به خوش‌خبریِ هُدهُدِ سلیمان است
که مژدهٔ طرب از گلشنِ سبا آورد

6
دلا چو غنچه شکایت ز کارِ بسته مَکُن
که بادِ صبح نسیمِ گره‌گشا آورد

7
علاج ضعف دل ما کرشمهٔ ساقیست
برآر سر که طبیب آمد و دوا آورد

8
مریدِ پیرِ مُغانم ز من مرنج ای شیخ
چرا که وعده تو کردیّ و او به جا آورد

9
به تنگ‌چشمیِ آن تُرکِ لشکری نازم
که حمله بر منِ درویشِ یک قبا آورد

10
فلک غلامی حافظ کنون به طوع کُنَد
که اِلتِجا به درِ دولتِ شما آورد

تفسیر کوتاه فال حافظ غزل شماره 141

در ادامه تفسیر فال حافظ شما برای غزل شماره 141 سایت حافظ فال آمده است:

مستی و ساقی: حافظ در این بیت به حالتی از مستی اشاره می‌کند که خود نمی‌داند چگونه به آن دچار شده است. او نمی‌داند که چه کسی به او باده داده و این باده از کجا آمده است. این اشاره به حالت‌های شگفت‌انگیز و بی‌دلیل زندگی است که گاهی نمی‌توانیم به راحتی علت و عامل آن‌ها را پیدا کنیم.

موسیقی و آشنایی: در این بیت، حافظ از مطربی سخن می‌گوید که به خوبی می‌داند چگونه مقام موسیقی را اجرا کند و در هر گوشه از غزل خود، آشنایی و پیامی را منتقل کند. این بیت می‌تواند به هنر و هنرمندانی اشاره داشته باشد که با مهارت خود، آشنا کردن افراد با حقیقت‌های زندگی را در پیش می‌گیرند.

باده و راه صحرا: حافظ در اینجا توصیه می‌کند که همچون او، باده به دست بگیرید و راهی به سوی آزادی و سرزمین‌های ناشناخته (صحرا) بروید، زیرا تنها در این مسیر است که لذت و شادی واقعی به دست می‌آید.

گل و نسرین: حافظ به رسیدن گل‌ها و طبیعت تازه در بهار اشاره دارد و آرزو می‌کند که خوشی و شادی در کنار رسیدن گل‌ها برای همه باشد. این بیان تصویر زیبایی از بهار و شکوفایی است.

صبا و هدهد سلیمان: حافظ از صبا، باد خوشبویی که پیام‌آور خوشی است، سخن می‌گوید. هدهدِ سلیمان هم که پیام‌آور و مژده‌آور است، در این بیت نمادی از پیام‌های خوشبختی و خوشحالی است که صبا به همراه می‌آورد.

شکایت و باد صبح: حافظ به انسان‌ها توصیه می‌کند که در هنگام سختی و مشکلات، شکایت نکنند، چرا که مثل گلی که در صبح باز می‌شود، در هر لحظه می‌توانند بر مشکلات فائق آیند و حل آنها ممکن است با گذر زمان فراهم شود.

کرشمه ساقی: در این بیت، حافظ به ساقی اشاره می‌کند که با کرشمه‌اش (به طور استعاری) توانسته دل او را درمان کند. او به ساقی به عنوان طبیب و درمانگر دل‌های عاشقانه اشاره می‌کند که با نگاه و رفتار خود دل‌های شکسته را درمان می‌کند.

شیخ و وعده: حافظ در اینجا از یک تعهد و وعده یاد می‌کند که در گذشته داده شده و اکنون به حقیقت پیوسته است. او به خود می‌بالد که وعده‌ای که به او داده شده، به درستی تحقق یافته است.

تنگ‌چشمی و حمله: حافظ در این بیت از فردی سخن می‌گوید که با تنگ‌چشمی و به شکلی ظالمانه به او حمله کرده است. او به نوعی نشان می‌دهد که حتی در برابر کسانی که به او ظلم کرده‌اند، خودش را از نظر روحی بی‌اثر نمی‌کند.

فلک و غلامی حافظ: در این بیت، حافظ به سرنوشت و وضعیت خود اشاره دارد که اکنون در خدمت اوست. درواقع، او به نوعی نشان می‌دهد که هم‌اکنون خود به دست تقدیر و شانس مسلط شده است و فلک (سرنوشت) به او خدمت می‌کند.


📌 تفسیر فال:

🔸مستی و سرنوشت: زندگی گاهی ما را به مسیری می‌برد که نمی‌دانیم چه چیزی و چه کسانی ما را به آن هدایت کرده‌اند. همینطور ممکن است در لحظاتی از زندگی به دست آوردن و تجربه کردن امری خاص و ناب برایمان شگفت‌انگیز و رازآلود باشد.
🔸 هنر و موسیقی: هنری که می‌تواند ما را به آشنایی با حقیقت و زیبایی‌های زندگی ببرد، در انتظار شماست. ممکن است لازم باشد که به دنبال افرادی باشید که مانند مطرب، شما را در مسیر درست هدایت کنند و به شما این امکان را بدهند که حقایق مهم زندگی را درک کنید.
🔸 باده و آزادی: در شرایطی که به آزادی نیاز دارید، زمان مناسبی است که به آن دست یابید. باده در اینجا نمادی از لذت و رهایی است، که می‌تواند به شما انرژی و نیروی جدیدی برای ادامه مسیر بدهد.
🔸 رسیدن به گل‌های بهاری: فرصت‌های جدید در راه هستند و شما به زودی با خوشی و شکوفایی روبه‌رو خواهید شد. شکوفایی بهاری نمادی از امید و تجدید زندگی است.
🔸 پذیرش خوشی‌ها: زندگی گاهی از شما دعوت می‌کند که با بازکردن قلب‌تان به خوشی‌ها و فرصت‌های جدید، اجازه دهید که درهای جدیدی از خوشبختی به روی شما گشوده شود.
🔸 شکایت نکنید: در مقابل مشکلات و شکست‌ها نباید تسلیم شوید. مانند گلی که در صبح باز می‌شود، شما هم می‌توانید از درد و رنج‌ها عبور کنید و به شادابی و آرامش برسید.
🔸 دل‌دادگی و درمان: در زمان‌هایی که احساس می‌کنید دل‌تان شکسته است، باید به آن دل‌دادگی‌های خاص اعتماد کنید. درمان روحی شما ممکن است از جایی بی‌خبر و در حینی که انتظار ندارید، به دست آید.
🔸 وعده‌ها و واقعیت‌ها: وعده‌هایی که به شما داده شده‌اند، به حقیقت خواهند پیوست. به اطمینان از قول‌هایی که از گذشته داده شده‌اند، دل‌خوش باشید.
🔸 سلطنت و سرنوشت: اکنون زمان آن است که نشان دهید در زندگی خود به چیزی مسلط شده‌اید. سرنوشت به شما خدمت می‌کند و در مسیر پیشرفت قرار دارید.

🎯 توصیه:
🔹 به دنبال تجربه‌ها و ارتباطات جدید باشید که به شما کمک می‌کنند تا به حقیقت‌های عمیق‌تر پی ببرید.
🔹 در برابر مشکلات و دردها، صبر و آرامش را حفظ کنید، چرا که گذر زمان به شما فرصت‌های جدیدی خواهد داد.
🔹 اگر دچار شک و تردید هستید، به اطراف خود نگاه کنید و آنچه را که به شما شادابی و لذت می‌بخشد، پیدا کنید.
🔹 به وعده‌هایی که به شما داده شده است، ایمان داشته باشید، چون آن‌ها به حقیقت خواهند پیوست.
🔹 با دقت به آنچه در زندگی برایتان فراهم می‌شود، بپردازید و از هر لحظه برای رشد خود استفاده کنید.

شاهد فال حافظ: شاهد غزل در فال حافظ نقطه‌ی کلیدی تعبیر فال است 

صبا وقتِ سحر بویی ز زلفِ یار می‌آورد
دل دیوانهٔ ما را به نو ، در کار می‌آورد

من آن شکلِ صنوبر را ز باغِ سینه بَرکَندَم
که هر گُل کز غمش بِشْکُفت مِحنت بار می‌آورد

ز بیمِ غارتِ عشقش دلِ اندر خون رها کردم
ولی می‌ریخت خون و رَه بِدان هنجار می‌آورد

تفسیر شاهد فال:

در این ابیات، شاعر از شوق و درد عشق سخن می‌گوید. در بیت اول، صبا را پیام‌آور عشق می‌داند که هنگام سحر، بوی زلف یار را می‌آورد و دل دیوانه را دوباره گرفتار عشق می‌کند. در بیت دوم، از تلاش خود برای فراموشی معشوق سخن می‌گوید؛ او شکل زیبای یار را از دل خود بیرون کرده، زیرا هر گلی که به یاد او می‌شکفت، تنها غم و اندوه به همراه داشت. در بیت سوم، شاعر می‌گوید که برای رهایی از غارت عشق، دل خود را رها کرد، اما این دل همچنان خون می‌ریخت و دوباره راهی به‌سوی عشق باز می‌کرد.

پیام شاهد فال:

  • خاطرات یا احساسات قدیمی ممکن است دوباره در شما زنده شوند و شما را به مسیری که گمان می‌کردید بسته شده است، بازگردانند.
  • ممکن است تلاش کرده باشید که از یک عشق یا وابستگی رها شوید، اما هنوز اثرات آن در وجودتان باقی مانده باشد.
  • برخی احساسات و روابط حتی اگر تلخ و دردآور باشند، تأثیر عمیقی دارند و نمی‌توان به سادگی از آن‌ها گریخت.


🔮 نتیجه شاهد فال: این فال به شما توصیه می‌کند که با احساسات خود صادق باشید و تلاش نکنید چیزی را که هنوز در دل شما جای دارد، به‌زور فراموش کنید. شاید زمان آن رسیده که از این تجربه درسی بگیرید و به‌جای فرار از احساسات، آن‌ها را بپذیرید و راهی برای التیام قلب خود بیابید.

نکات تفسیر غزل 141 حافظ

وزن غزل: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
بحر غزل: مجتث مثمن مخبون محذوف
قالب شعری: غزل
منبع اولیه:دیوان پرویز ناتل خانلری

غزل شماره 140 حافظ :
دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد

غزل شماره 142 حافظ :
صبا وقت سحر بویی ز زلف یار می‌آورد

اشتراک در فیس‌بوک
اشتراک در توییتر
اشتراک در پینترست
اشتراک در واتساپ
نوشته های مرتبط
دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلد های ضروری مشخص شده اند *

ارسال نظر