1
2
3
4
5
6
7
ساقی ار باده از این دست به جام اندازد
ور چُنین زیرِ خَم زلف نهد دانهٔ خال
ای خوشا حالت آن مست که در پایِ حریف
روز در کسبِ هنر کوش که مِی خوردنِ روز
آن زمان وقتِ میِ صبح فروغ است که شب
زاهدِ خام که انکارِ مِی و جام کند
باده با محتسبِ شهر ننوشی حافظ
عارفان را همه در شُربِ مُدام اندازد
ای بسا مرغِ خِرَد را که به دام اندازد
سر و دستار نداند که کدام اندازد
دلِ چون آینه، در زنگِ ظَلام اندازد
گِردِ خَرگاهِ افق پردهٔ شام اندازد
پخته گردد چو نظر بر میِ خام اندازد
بخورد بادهات و سنگ به جام اندازد
1
ساقی ار باده از این دست به جام اندازد
عارفان را همه در شُربِ مُدام اندازد
2
ور چُنین زیرِ خَم زلف نهد دانهٔ خال
ای بسا مرغِ خِرَد را که به دام اندازد
3
ای خوشا حالت آن مست که در پایِ حریف
سر و دستار نداند که کدام اندازد
4
روز در کسبِ هنر کوش که مِی خوردنِ روز
دلِ چون آینه، در زنگِ ظَلام اندازد
5
آن زمان وقتِ میِ صبح فروغ است که شب
گِردِ خَرگاهِ افق پردهٔ شام اندازد
6
زاهدِ خام که انکارِ مِی و جام کند
پخته گردد چو نظر بر میِ خام اندازد
7
باده با محتسبِ شهر ننوشی حافظ
بخورد بادهات و سنگ به جام اندازد
قدرت شراب و تاثیر آن: حافظ در این بیت اشاره به اثرات بالای شراب دارد. وقتی ساقی بادهای از این دست به دست عارفان دهد، آنها را در شُربِ مدام غرق میکند. این اشارهای است به تاثیرات عمیق شراب بر دل و جان انسان، به ویژه در کسانی که در پی حقیقت و معنویت هستند.
خواب و به دام انداختن عقل: حافظ در این بیت به زیبایی زلف معشوق اشاره میکند که مانند دانههای خال در زیر خم زلف است. این تصویر استعاری نشان میدهد که عقل انسان ممکن است با زیباییهای دنیوی و عشق معشوق به دام بیفتد. اشاره به آن است که گاهی عقل تحت تأثیر احساسات و جذابیتها قرار میگیرد و از مسیر درست منحرف میشود.
مست و بیخبر از خود: در این بیت، حافظ به حالت مستی اشاره میکند که در آن فرد به طور کامل از خود بیخبر میشود. در این حالت، فرد هیچ چیزی را مهم نمیداند و حتی نمیداند که سر و دستار خود را کجا گذاشته است. این اشاره به آزادی و رهایی از همه قید و بندهای دنیوی است که در حال مستی به دست میآید.
کوشش در کسب هنر: حافظ در اینجا میگوید که باید در طول روز به کسب هنر و دانش پرداخته شود، چرا که دل انسان مانند آینهای است که در سایه تاریکی و گناه به زنگار میافتد. این توصیهای است به اهمیت یادگیری و رشد روحی در طول زندگی.
فروغ میِ صبح: در این بیت حافظ به زیبایی از میِ صبح صحبت میکند که فرقی با شب دارد. او میگوید که همانطور که شب پردهای بر خرگاه افق میاندازد، میِ صبح نیز جلوهای جدید و درخشانی دارد که روح انسان را روشن میکند.
زاهد خام و انکار می: در اینجا حافظ به زاهدان نادانی اشاره دارد که شراب را انکار میکنند. او میگوید که این زاهدان وقتی به درک واقعی میرسند و میبینند که چطور نگاه کردن به شراب میتواند باعث بیداری روحی شود، خودشان نیز تغییر میکنند. این اشاره به درک و حکمت است که به مرور زمان به دست میآید.
رابطه حافظ با محتسب: حافظ در این بیت بیان میکند که او هرگز با محتسب (مأمور دینی) شراب نمینوشد، زیرا میداند که باده واقعی آن است که از دل و درون انسان برمیخیزد و برای این که روح انسان از قید و بندهای دنیوی رها شود، باید شراب بیهمتای خود را پیدا کند.
📌 تفسیر فال:
🔸آزادی روحی و رهایی از قید و بندها: این اشعار به شما یادآوری میکند که آزادی واقعی نه در فرار از مسئولیتها و قیدها، بلکه در رهایی از دلبستگیهای بیمورد و جلب توجه به حقیقت است. گاهی برای رسیدن به حقیقت باید از دنیای مادی فاصله بگیرید و به طور کامل به آن چیزی که در دل و روحتان است توجه کنید.
🔸 تلاش برای رشد: حافظ در این اشعار تأکید میکند که باید در زندگی، به کسب هنر، دانش، و آگاهی پرداخته و از تاریکیهای ناشی از گناه و افکار منفی دوری کنید. دلی که آینهوار صاف باشد، میتواند حقیقت را بهتر ببیند.
🔸 جذابیتهای دنیوی: در این اشعار، حافظ به زیباییهای فریبنده اشاره میکند که ممکن است عقل و قلب انسان را به دام بیاندازد. شما باید از این دامها با دقت و هوشیاری بپرهیزید و اجازه ندهید احساسات شما را از راه درست منحرف کنند.
🔸 مقامات معنوی و انکار گناهان: حافظ در اشعار خود از افرادی سخن میگوید که با انکار می و جام به دنبال خدا و حقیقت هستند. او میگوید که وقتی فردی به درک واقعی و حکمت میرسد، دیگر نه تنها از شراب مادی، بلکه از معنای عمیق آن بهرهمند میشود.
🎯 توصیه:
🔹 توجه به رشد معنوی و انسانی خود در کنار توجه به دنیای مادی بسیار ضروری است.
🔹 در زندگی به دنبال آگاهی و آزادی درونی باشید و از زیباییهای سطحی و فریبنده دوری کنید.
🔹 از گذشته و آموزههای دینی و معنوی برای آگاهی بیشتر استفاده کنید، اما به آنچه در دل و ضمیر شما وجود دارد، بیشتر توجه کنید.
🔹 در مواجهه با چالشها و تضادهای درونی، به حکمت و خرد درونی خود اعتماد کنید و از آن بهره ببرید.
شاهد فال حافظ: شاهد غزل در فال حافظ نقطهی کلیدی تعبیر فال است
دَمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمیارزد
به می بفروش دلقِ ما کز این بهتر نمیارزد
به کویِ می فروشانش به جامی بر نمیگیرند
زهی سجادهٔ تقوا که یک ساغر نمیارزد
رقیبم سرزنشها کرد کز این باب رُخ برتاب
چه افتاد این سر ما را که خاکِ در نمیارزد
در این ابیات، شاعر بیارزش بودن غم و رنج را در برابر شادی و سرخوشی بیان میکند. در بیت اول، میگوید که لحظهای زندگی کردن با غم، هیچ ارزشی ندارد و حتی اگر مجبور شود، لباس زهد خود را با شراب معامله خواهد کرد، زیرا آن را بهتر از اندوه میداند. در بیت دوم، اشاره دارد که در محفل رندان و اهل سرخوشی، زهد و تقوا هیچ ارزشی ندارد و کسی در کوی میفروشان برای آن بهایی قائل نیست. در بیت سوم، شاعر از سرزنشهای رقیب گلایه میکند و بیان میکند که حتی ارزش خاکساری در برابر معشوق را نیز ندارد، گویی که در این راه سرش هیچ ارزشی ندارد.
پیام شاهد فال:
- شما ممکن است در موقعیتی باشید که احساس کنید غم و اندوه، ارزش جنگیدن ندارد و باید به دنبال شادی و آرامش باشید.
- ممکن است دیگران شما را به دلیل انتخابهایتان سرزنش کنند، اما شما به مسیر خود ایمان دارید.
- ارزش واقعی برخی چیزها در نگاه دیگران ممکن است متفاوت باشد، اما مهم آن است که شما بدانید چه چیزی برایتان اهمیت دارد.
🔮 نتیجه شاهد فال: این فال به شما توصیه میکند که بیش از حد درگیر قضاوتهای دیگران نشوید و به دنبال راهی باشید که شما را از غم و اندوه دور کند. گاهی اوقات، رهایی از قید و بندهای غیرضروری میتواند آرامش بیشتری به شما ببخشد.
نکات تفسیر غزل 146 حافظ
وزن غزل: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعل
بحر غزل: رمل مثمن مخبون محذوف
قالب شعری: غزل
منبع اولیه:دیوان پرویز ناتل خانلری
مقدمه
1.
2.
3.
4.
5.
6.
7.
غزل شماره 145 حافظ :
دلم جز مهر مهرویان، طریقی بر نمیگیرد
غزل شماره 147 حافظ :
دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمیارزد