1
2
3
4
5
6
7
دوش وقتِ سَحَر از غُصّه نجاتم دادند
بیخود از شَعْشَعِهٔ پرتوِ ذاتم کردند
چه مبارکسَحَری بود و چه فرخنده دمی
بعد ازین رویِ من و آینهٔ وصفِ جمال
من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب
هاتف آن روز به من مژدهٔ این دولت داد
همّتِ حافظ و انفاسِ سحرخیزان بود
واندر آن ظلمتِ شب آبِ حیاتم دادند
باده از جامِ تَجَلّیِّ صفاتم دادند
آن شبِ قدر که این تازهبراتم دادند
که در آنجا خبر از جلوهٔ ذاتم دادند
مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند
که بران جور و جفا صبر و ثباتم دادند
که ز بندِ غمِ ایّام نجاتم دادند
1
دوش وقتِ سَحَر از غُصّه نجاتم دادند
واندر آن ظلمتِ شب آبِ حیاتم دادند
2
بیخود از شَعْشَعِهٔ پرتوِ ذاتم کردند
باده از جامِ تَجَلّیِّ صفاتم دادند
3
چه مبارکسَحَری بود و چه فرخنده دمی
آن شبِ قدر که این تازهبراتم دادند
4
بعد ازین رویِ من و آینهٔ وصفِ جمال
که در آنجا خبر از جلوهٔ ذاتم دادند
5
من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب
مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند
6
هاتف آن روز به من مژدهٔ این دولت داد
که بران جور و جفا صبر و ثباتم دادند
7
همّتِ حافظ و انفاسِ سحرخیزان بود
که ز بندِ غمِ ایّام نجاتم دادند
1. رهایی از غم و اندوه: در بیت اول، شاعر از نجات یافتن از غصه در لحظهای خاص سخن میگوید. این میتواند نشانهای از رهایی از مشکلات و دستیابی به آرامش باشد.
2. دریافت الهام و نورانیت: بیت دوم اشاره دارد که شاعر به واسطه نوری الهی، به شناخت و بصیرتی عمیقتر دست یافته است. این نشانهای از درک معنوی و تعالی روحی است.
3. شبی سرنوشتساز: بیت سوم به لحظهای مقدس اشاره دارد که سرنوشت شاعر را دگرگون کرده است. این میتواند نشانه دریافت خبری خوش یا تغییری بزرگ در زندگی باشد.
4. درک زیبایی حقیقت: در بیت چهارم، شاعر از مشاهده حقیقت و زیباییهای الهی سخن میگوید. این نشانهای از شناخت و بینشی عمیق نسبت به حقیقت زندگی است.
5. دریافت پاداش شایستگی: بیت پنجم تأکید دارد که اگر شاعر به خواستههای خود رسیده، به دلیل لیاقت و شایستگی او بوده است. این میتواند نشانهای از به ثمر رسیدن تلاشها و شایستگی فرد باشد.
6. بشارت صبر و استقامت: در بیت ششم، شاعر خبر از پاداش صبر و استقامتی که در برابر سختیها داشته، میدهد. این نشانهای از امید به نتیجه مثبت در برابر سختیها است.
7. تأثیر دعا و تلاش: بیت هفتم اشاره دارد که نجات از غم به واسطه دعای نیکان و تلاش خود شاعر حاصل شده است. این میتواند نشانه تأثیر دعا و اعمال نیک در رفع مشکلات باشد.
📌 نتیجه فال:
🔹 از مشکلات و غمها رهایی خواهید یافت.
🔹 به بینش و آگاهی بیشتری دست پیدا خواهید کرد.
🔹 تغییری مهم و مثبت در انتظار شماست.
🔹 زیباییهای زندگی را بهتر درک خواهید کرد.
🔹 نتیجه تلاشهایتان را خواهید دید.
🔹 صبر و استقامت شما به ثمر خواهد نشست.
🔹 دعا و اعمال نیک تأثیر مثبتی بر زندگی شما خواهد داشت.
🎯 توصیه:
صبر و ایمان خود را حفظ کنید، زیرا روزهای روشنی در پیش است. به نور الهی و بینش درونی خود اعتماد کنید و بدانید که تلاشهای شما به نتیجه خواهد رسید.
شاهد فال حافظ: شاهد غزل در فال حافظ نقطهی کلیدی تعبیر فال است
دوش دیدم که ملایک دَرِ میخانه زدند
گِلِ آدم بِسِرشتَند و به پیمانه زدند
ساکنانِ حرمِ سِتْر و عِفافِ ملکوت
با منِ راهنشین بادهٔ مستانه زدند
آسمان بارِ امانت نتوانست کشید
قرعهٔ کار به نامِ منِ دیوانه زدند
در این ابیات، شاعر به مفاهیمی عمیق و عرفانی اشاره دارد. در بیت اول، بیان میکند که فرشتگان در میخانه را گشودند و گِل آدم را با شراب عشق آمیختند، نشان از آن دارد که سرشت انسان با شور و عشق پیوند خورده است. در بیت دوم، به این موضوع اشاره دارد که حتی ساکنان عالم ملکوت که اهل پاکدامنیاند، با او که در ظاهر فردی معمولی است، جام بادهی عرفان نوشیدهاند، که نمادی از رسیدن به حقیقت معنوی است. در بیت سوم، به داستان بار امانت الهی از قرآن اشاره دارد که آسمان و زمین از پذیرش آن ناتوان بودند، اما این مسئولیت بزرگ بر عهدهی انسان گذاشته شد، و شاعر این امر را با جنون عشق الهی توجیه میکند.
پیام شاهد فال:
- شما دارای روحی عمیق و پر از عشق هستید که برای درک حقایق والاتر انتخاب شدهاید.
- ممکن است احساس کنید مسئولیتی سنگین بر دوش دارید، اما بدانید که این مسئولیت با دلیل خاصی به شما سپرده شده است.
- گاه در مسیر عرفان و شناخت، دیوانگی و عشق، نشانهای از آگاهی و برگزیدگی است.
🔮 نتیجه شاهد فال: این فال نشان میدهد که شما در مسیری ویژه قرار دارید و درک و بینشی عمیق به شما عطا شده است. اگر احساس سنگینی یا سردرگمی دارید، بدانید که این راه، سرشار از حکمت و حقیقت است. با پذیرش عشق و نور درونی خود، میتوانید مسیر را با آگاهی و آرامش طی کنید.
نکات تفسیر غزل 178 حافظ
وزن غزل:فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
بحر غزل:رمل مثمن مخبون محذوف
قالب شعری: غزل
منبع اولیه:دیوان پرویز ناتل خانلری
مقدمه
1.
2.
3.
4.
5.
6.
7.
غزل شماره 177 حافظ :
حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند
غزل شماره 179 حافظ :
دوش دیدم که ملایک دَرِ میخانه زدند