1
2
3
4
5
6
7
دل از من بُرد و روی از من نهان کرد
سحر تنهایام در قصدِ جان بود
چرا چون لاله خونین دل نباشم؟
کجا گویم که با این دردِ جانسوز
بران سان سوخت چون شمعم که بر من
صبا گر چاره داری وقت، وقت است
میان مهربانان کی توان گفت ؟
عدو با جانِ حافظ آن نکردی
خدا را با که این بازی توان کرد
خیالش لطفهایِ بیکران کرد
که با ما نرگسِ او سر گران کرد
طبیبم قصدِ جانِ ناتوان کرد
صُراحی گریه و بَربَط فغان کرد
که دردِ اشتیاقم قصدِ جان کرد
که یارِ ما چُنین گفت و چُنان کرد
که تیرِ چشمِ آن ابرو کمان کرد
1
دل از من بُرد و روی از من نهان کرد
خدا را با که این بازی توان کرد
2
سحر تنهایام در قصدِ جان بود
خیالش لطفهایِ بیکران کرد
3
چرا چون لاله خونین دل نباشم؟
که با ما نرگسِ او سر گران کرد
4
کجا گویم که با این دردِ جانسوز
طبیبم قصدِ جانِ ناتوان کرد
5
بران سان سوخت چون شمعم که بر من
صُراحی گریه و بَربَط فغان کرد
6
صبا گر چاره داری وقت، وقت است
که دردِ اشتیاقم قصدِ جان کرد
7
میان مهربانان کی توان گفت ؟
که یارِ ما چُنین گفت و چُنان کرد
8
عدو با جانِ حافظ آن نکردی
که تیرِ چشمِ آن ابرو کمان کرد
1. دل و بازی معشوق: حافظ در این بیت از دلبستگی خود به معشوق سخن میگوید که معشوق او را فریب داده و دلش را ربوده، در حالی که خود را از او پنهان کرده است. این در واقع اشاره به بازیهای عشق دارد که نمیتوان با عقل و منطق آن را درک کرد. در زندگی نیز، گاهی با شرایطی مواجه میشویم که از درک و تسلط بر آن عاجز هستیم و تنها باید در آن بازی شریک شویم.
2. تنهایی و عشق: در این بیت، حافظ از تنهایی خود و قصد جانش در هنگام سحر میگوید که این تلاشها به وسیله خیال و محبت معشوق به لطفهای بیکران تبدیل میشود. این تصویر به ما یادآوری میکند که حتی در لحظات تنهایی و درد، عشق میتواند به انسان دلگرمی و نور امید ببخشد.
3. درد دل و سرگشتگی: حافظ در این بیت از سرگشتگی خود در برابر معشوق صحبت میکند و اینکه چرا نباید دلش چون لاله خونین شود، زیرا معشوق در برابر او سنگدل است و او را از خود میراند. این اشاره به دردهای عاطفی و رنجهایی دارد که گاه در روابط عاشقانه ایجاد میشود.
4. درد و ناتوانی: در این بیت، حافظ از درد جانسوز خود سخن میگوید و از اینکه طبیب او قصد جانش را کرده است، اشاره دارد به اینکه درمان عشق ممکن نیست و گاهی شدت احساسات میتواند فرد را از پا بیندازد. این به معنای شدت عشق و تاثیرات عاطفی است که در برخی از حالات انسانها، فرد را از لحاظ روحی و جسمی خسته میکند.
5. گریه و فریاد: حافظ در این بیت به حالت شمع اشاره میکند که در آتش عشق میسوزد و در نهایت فریاد و گریه میکند. این در واقع تصویری از تلاشهای عاشقانه است که در آن فرد با تمام وجود در مسیر عشق میسوزد و به پایان میرسد.
6. اشتیاق و درد: حافظ در این بیت از درد اشتیاق خود و درخواست کمک در جهت پایان دادن به این درد سخن میگوید. او اشاره میکند که در این زمان، برای رسیدن به آرامش، باید اقدام کرد. این به ما یادآوری میکند که وقتی در زندگی با درد و سختی روبرو میشویم، به ویژه در روابط انسانی، باید به دنبال راهحلی برای تسکین آن باشیم.
7. عشق و معشوق: حافظ در این بیت اشاره به روابط عاشقانه دارد که در آن هیچچیز از بیرون قابل درک نیست و تنها معشوق است که میتواند سرنوشت را تعیین کند. این تصویر به ما میآموزد که در روابط عاطفی، گاهی هیچچیز جز احساسات و ارتباطات درونی نمیتواند معنا داشته باشد.
8. تیر چشم معشوق: در این بیت، حافظ از تیر چشم معشوق سخن میگوید که بر دل او اثر میگذارد و او را تسلیم میکند. این اشاره به قدرت و تاثیرگذار بودن نگاه و رفتار معشوق دارد که میتواند فرد را در بهت و حیرت قرار دهد.
📌 نتیجه فال:
🔸 در مسیر عشق و دلبستگی، برخی از روابط ممکن است شما را دچار سرگشتگی و غم کند.
🔸 در لحظات تنهایی، به یاد داشته باشید که عشق میتواند به شما قوت و دلگرمی بدهد.
🔸 ممکن است در بعضی از روابط عاطفی، احساسات و دردهای عمیق به وجود آید، که نیاز به صبر و حکمت دارد.
🔸 عشق و اشتیاق گاهی شما را به شرایطی میبرد که باید برای تسکین آن اقدام کنید.
🔸 در روابط عاشقانه، ممکن است احساسات و رفتار معشوق بر شما تاثیرگذار باشد و شما را دچار حیرت و گیجی کند.
🎯 توصیه:
🔹 در برابر دردهای عاطفی، به خود زمان دهید و از مسیر عشق و احساسات خود با حکمت و درک درست عبور کنید.
🔹 از تنهاییها و دردها به عنوان فرصتهایی برای رشد و درک عمیقتر استفاده کنید.
🔹 در روابط، توجه به تاثیرات معشوق و درک نیازهای خود از اهمیت زیادی برخوردار است.
شاهد فال حافظ: شاهد غزل در فال حافظ نقطهی کلیدی تعبیر فال است
دست در حلقهٔ آن زلفِ دو تا نتوان کرد
تکیه بر عهدِ تو و بادِ صبا نتوان کرد
آنچه سعی است، من اندر طلبت بنمایم
این قَدَر هست که تغییرِ قضا نتوان کرد
دامنِ دوست به صد خونِ دل افتاد به دست
به فُسوسی که کُنَد خصم، رها نتوان کرد
در این ابیات، شاعر از دشواری دستیابی به معشوق سخن میگوید. در بیت اول، اشاره دارد که زلف معشوق چنان پیچیده و پرگره است که دستیابی به آن ممکن نیست، همانگونه که نمیتوان بر پیمانهای ناپایدار یا باد صبا تکیه کرد. در بیت دوم، میگوید که تمام تلاش خود را برای رسیدن به محبوب انجام خواهد داد، اما تغییر سرنوشت از توان او خارج است. در بیت سوم، اشاره میکند که به سختی و با تحمل رنجهای فراوان، دامن معشوق را به دست آورده، اما دشمنان با نیرنگ و حسادت درصدد جداییاند، پس نباید بهسادگی از آن دست کشید.
پیام شاهد فال:
- برای رسیدن به هدف یا محبوب خود، تمام تلاش خود را کردهاید، اما برخی موانع خارج از کنترل شما هستند.
- نباید به وعدههای ناپایدار یا شرایط متغیر بیش از حد اعتماد کنید.
- اگر به چیزی ارزشمند دست یافتهاید، نباید آن را با سهلانگاری یا تحت تأثیر دیگران از دست بدهید.
🔮 نتیجه شاهد فال: این فال نشان میدهد که باید تلاش خود را ادامه دهید، اما در عین حال واقعبین باشید. برخی مسائل به سرنوشت وابستهاند و نباید از چیزی که با سختی به دست آوردهاید، به آسانی چشمپوشی کنید.
نکات تفسیر غزل 132 حافظ
وزن غزل: مفاعیلن مفاعیلن فعولن
بحر غزل: هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی
قالب شعری: غزل
منبع اولیه:دیوان پرویز ناتل خانلری
مقدمه
1.
2.
3.
4.
5.
6.
7.
غزل شماره 131 حافظ :
چو باد، عزم سر کوی یار خواهم کرد
غزل شماره 133 حافظ :
دست در حلقه آن زلف دوتا نتوان کرد