1
2
3
4
5
سر فتنه دارد دگر روزگار
در این خونفشان عرصهٔ رستخیز
همیبینم از دور گردون شگفت
وگر زند خوان آتشی میزند
فریب جهان قصهٔ روشن است
من و مستی و فتنهٔ چشم یار
تو خون صراحی و ساغر بریز
ندانم که را خاک خواهد گرفت
ندانم چراغ که بر میکند
ببین تا چه زاید شب آبستن است
1
سر فتنه دارد دگر روزگار
من و مستی و فتنهٔ چشم یار
2
در این خونفشان عرصهٔ رستخیز
تو خون صراحی و ساغر بریز
3
همیبینم از دور گردون شگفت
ندانم که را خاک خواهد گرفت
4
وگر زند خوان آتشی میزند
ندانم چراغ که بر میکند
5
فریب جهان قصهٔ روشن است
ببین تا چه زاید شب آبستن است
نکات ساقی نامه 3 حافظ
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل
بحر: متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه:دیوان پرویز ناتل خانلری