1
2
3
4
5
6
7
کنون که میدمد از بوستان نسیمِ بهشت
گدا چرا نزند لافِ سلطنت امروز
چمن حکایتِ اردی بهشت میگوید
وفا مجوی ز دشمن که پرتوی ندهد
به می عمارتِ جان کن که این جهانِ خراب
مَکُن به نامه سیاهی مَلامَتِ منِ مست
قدم دریغ مدار از جنازهٔ حافظ
من و شرابِ فرحبخش و یارِ حورسرشت
که خیمه سایهٔ ابرست و بزمگه لبِ کِشت
نه عارف است که نسیه خرید و نقد بِهِشت
چو شمع صومعه افروزی از چراغِ کنشت
بران سرست که از خاکِ ما بسازد خشت
که آگه است که تقدیر بر سرش چه نوشت
که گر چه غرقِ گناه است میرود به بهشت
1
کنون که میدمد از بوستان نسیمِ بهشت
من و شرابِ فرحبخش و یارِ حورسرشت
2
گدا چرا نزند لافِ سلطنت امروز
که خیمه سایهٔ ابرست و بزمگه لبِ کِشت
3
چمن حکایتِ اردی بهشت میگوید
نه عارف است که نسیه خرید و نقد بِهِشت
4
وفا مجوی ز دشمن که پرتوی ندهد
چو شمع صومعه افروزی از چراغِ کنشت
5
به می عمارتِ جان کن که این جهانِ خراب
بران سرست که از خاکِ ما بسازد خشت
6
مَکُن به نامه سیاهی مَلامَتِ منِ مست
که آگه است که تقدیر بر سرش چه نوشت
7
قدم دریغ مدار از جنازهٔ حافظ
که گر چه غرقِ گناه است میرود به بهشت
۱. آغاز خوشی و لذت در بهار: حافظ به آمدن نسیم بهاری اشاره میکند که بوی بهشت را به همراه دارد. او خود را در کنار شراب و یاری زیبارو، مانند حوریان بهشتی، تصور میکند.
۲. شادی فقیر در سایه نعمت الهی: او میگوید که امروز گدا نیز میتواند ادعای پادشاهی کند، زیرا طبیعت با ابرهای بارانزا و مزارع سبز، جشنی برپا کرده است.
۳. نقد را به نسیه ترجیح بده: چمن و گلزار نشان از زیبایی و لذت در لحظه دارد. او عارفانی را که تنها به بهشت وعدهدادهشده قناعت میکنند، سرزنش میکند و توصیه میکند که زیباییها و خوشیهای دنیا را نیز از دست ندهیم.
۴. از دشمن انتظار وفا نداشته باش: حافظ میگوید که از دشمن انتظار دوستی و وفاداری نداشته باش، همانطور که از چراغ معبد (کنشت) انتظار نداریم که صومعهای را روشن کند.
۵. بهرهگیری از لحظات زودگذر دنیا: دنیا در حال گذر است و از خاک ما برای ساختن خشت و بنای جدید استفاده میشود، پس بهتر است جان خود را با شادی و محبت زنده کنیم.
۶. سرنوشت هر کس از پیش تعیین شده است: او از سرزنش شدن به خاطر مستی گلایه میکند و میگوید که کسی از تقدیر خود آگاه نیست، پس نباید دیگران را بهسادگی قضاوت کرد.
۷. بخشش الهی و امید به رستگاری: در پایان، حافظ از خداوند طلب مغفرت میکند و میگوید که حتی اگر گناهکار باشد، در نهایت با لطف الهی به بهشت خواهد رفت.
📌 نتیجه فال:
🔹 زندگی کوتاه است، از زیباییها و لذتهای آن استفاده کن.
🔹 از دشمن انتظار وفاداری نداشته باش.
🔹 به جای نگرانی درباره آینده، از لحظات حال لذت ببر.
🔹 کسی از سرنوشت خود آگاه نیست، پس قضاوت نکن و نگذار دیگران تو را سرزنش کنند.
🔹 اگرچه انسان ممکن است خطاکار باشد، اما بخشش الهی همیشه وجود دارد.
🎯 توصیه:
🔸 از فرصتهای زندگی استفاده کن و آن را هدر نده.
🔸 شادیهای زندگی را نادیده نگیر، اما در عین حال، تعادل را رعایت کن.
🔸 به دیگران محبت کن و انتظار وفاداری از دشمنان نداشته باش.
🔸 از قضاوتهای بیاساس مردم نگران نباش و به راه خود ادامه بده.
شاهد فال حافظ: شاهد غزل در فال حافظ نقطهی کلیدی تعبیر فال است
عیبِ رندان مَکُن ای زاهدِ پاکیزه سرشت
که گناهِ دگری بر تو نخواهند نوشت
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را کوش
هر کسی آن دِرَوَد عاقبتِ کار، که کِشت
همه کس طالبِ یارند چه هشیار و چه مست
همه جا خانهٔ عشق است چه مسجد چه کِنِشت
در این ابیات، شاعر به نقد قضاوتهای سطحی و ریاکاری پرداخته است. در بیت اول، خطاب به زاهدِ پاکسرشت، او را از سرزنش کردن دیگران برحذر میدارد و یادآور میشود که هرکس مسئول اعمال خود است و گناه دیگری بر دوش او نوشته نخواهد شد. در بیت دوم، تأکید میکند که هر فرد نتیجهی اعمال خود را خواهد دید و به جای مداخله در کار دیگران، بهتر است به اصلاح خود بپردازد. در بیت سوم، نشان میدهد که عشق یک حقیقت جهانشمول است که همه—چه هشیار و چه مست—به دنبال آن هستند و جایگاه آن نیز محدود به مکان خاصی نیست، بلکه در هر جایی، از مسجد تا کنشت (عبادتگاه یهودیان)، عشق جریان دارد.
پیام شاهد فال:
- از قضاوت و سرزنش دیگران پرهیز کن، زیرا هرکس مسئول سرنوشت خود است.
- به جای پرداختن به خطاهای دیگران، روی رشد شخصی و اعمال خود تمرکز کن.
- عشق و حقیقت را در همهجا میتوان یافت، پس دیدگاه خود را وسیعتر کن و درگیر تعصبات نشو.
🔮 نتیجه شاهد فال: این فال توصیه میکند که درگیر قضاوت و توجه به خطاهای دیگران نشوی و بیشتر روی مسیر خود تمرکز کنی. همچنین، اگر به دنبال عشق، معنویت یا حقیقتی هستی، بدان که آن را در مکانهای مختلف و از راههای گوناگون میتوان یافت. دیدگاه باز داشته باش و اجازه نده که قضاوتهای نادرست یا تعصبات تو را محدود کنند.
نکات تفسیر غزل 77 حافظ
وزن غزل: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
بحر غزل: مجتث مثمن مخبون محذوف
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: دیوان پرویز ناتل خانلری
مقدمه
1.
2.
3.
4.
5.
6.
7.
غزل شماره ۷۶ حافظ :
جز آستان توام در جهان پناهی نیست
غزل شماره ۷۸ حافظ :
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت