1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
زاهدِ ظاهرپرست از حالِ ما آگاه نیست
در طریقت هر چه پیشِ سالک آید خیرِ اوست
تا چه بازی رخ نماید بیدَقی خواهیم ران
چیست این سقفِ بلند سادهٔ بسیارنقش
این چه استغناست یارب وین چه قادر حکم است
صاحبِ دیوانِ ما گویی نمیداند حساب
هر که خواهد گو بیا و هر چه خواهد گو بگو
هر چه هست از قامتِ ناسازِ بی اندام ماست
بر درِ میخانه رفتن کارِ یکرنگان بود
بندهٔ پیرِ خراباتم که لطفش دایم است
حافظ ار بر صدر ننشیند ز عالی همتیست
در حقِ ما هر چه گوید جایِ هیچ اکراه نیست
بر صراطِ مستقیم ای دل کسی گمراه نیست
عرصهٔ شطرنجِ رندان را مجالِ شاه نیست
زین معما هیچ دانا در جهان آگاه نیست
کاین همه زخمِ نهان هست و مجالِ آه نیست
کاندرین طُغرا نشانِ حِسبَةً لِلّه نیست
کِبر و ناز و حاجِب و دربان بدین درگاه نیست
ور نه تشریفِ تو بر بالایِ کس کوتاه نیست
خودفروشان را به کویِ میفروشان راه نیست
ور نه لطفِ شیخ و واعظ، گاه هست و گاه نیست
عاشقِ دُردیکش اندر بندِ مال و جاه نیست
1
زاهدِ ظاهرپرست از حالِ ما آگاه نیست
در حقِ ما هر چه گوید جایِ هیچ اکراه نیست
2
در طریقت هر چه پیشِ سالک آید خیرِ اوست
بر صراطِ مستقیم ای دل کسی گمراه نیست
3
تا چه بازی رخ نماید بیدَقی خواهیم ران
عرصهٔ شطرنجِ رندان را مجالِ شاه نیست
4
چیست این سقفِ بلند سادهٔ بسیارنقش
زین معما هیچ دانا در جهان آگاه نیست
5
این چه استغناست یارب وین چه قادر حکم است
کاین همه زخمِ نهان هست و مجالِ آه نیست
6
صاحبِ دیوانِ ما گویی نمیداند حساب
کاندرین طُغرا نشانِ حِسبَةً لِلّه نیست
7
هر که خواهد گو بیا و هر چه خواهد گو بگو
کِبر و ناز و حاجِب و دربان بدین درگاه نیست
8
هر چه هست از قامتِ ناسازِ بی اندام ماست
ور نه تشریفِ تو بر بالایِ کس کوتاه نیست
9
بر درِ میخانه رفتن کارِ یکرنگان بود
خودفروشان را به کویِ میفروشان راه نیست
10
بندهٔ پیرِ خراباتم که لطفش دایم است
ور نه لطفِ شیخ و واعظ، گاه هست و گاه نیست
11
حافظ ار بر صدر ننشیند ز عالی همتیست
عاشقِ دُردیکش اندر بندِ مال و جاه نیست
1. حقیقت پنهان در دلهای زاهدان: حافظ در این بیت میگوید که زاهدان ظاهری که فقط به ظاهر میپردازند، از عمق دل ما بیخبرند. آنها نمیدانند که دلهای ما چه دردی را تجربه میکنند و در نهایت هیچ کلامی از سوی آنها به دل ما نمینشیند.
۲. یقین در مسیر درست: حافظ اشاره به طریقت معنوی و راه درست میکند. او به ما میگوید که هر چیزی که در مسیر زندگی بهطور طبیعی پیش میآید، در نهایت به نفع ماست و هیچکس نمیتواند از صراط مستقیم گمراه شود اگر با دل پاک و نیت درست حرکت کند.
۳. بازی زندگی: حافظ در این بیت از شطرنج زندگی صحبت میکند و اشاره دارد که هر چیزی در این بازی با حکمت و تقدیر پیش میرود و هیچکس در مقام شاه زندگی نمیتواند همچون رندان بازی کند.
۴. سقف پیچیدهی دنیا: حافظ از پیچیدگیهای دنیای مادی و اینکه هیچ کس قادر به درک تمام ابعاد آن نیست، سخن میگوید. این دنیا همچون سقفی بلند و پرنقش و نگار است که حتی دانشمندان قادر به فهم کامل آن نیستند.
۵. زخمهای پنهان و بیصدا: حافظ از دردهای پنهان در دل انسانها سخن میگوید. گاهی زخمها در دل ما پنهاناند و برای بیان آنها جایی برای آه کشیدن نیست. این تصویر بیانگر حالاتی از درونیترین دردهاست که بیرون از توان ماست.
۶. حسابگری در دیوان دنیا: حافظ به عدم درک درست در دنیای معیشت اشاره دارد و میگوید که در میان این همه پیچیدگی، حتی کسی که به حسابهای ما رسیدگی میکند، گاهی به درستی نمیداند که حقیقتاً در جهان خداوند چه چیزی باید مورد توجه قرار گیرد.
۷. پذیرش تمامی حرفها: حافظ در این بیت از فلسفهی عدم تکبر و قبول حقیقت میگوید. او بیان میکند که هر کسی هر چه بخواهد میتواند بگوید، چون در درگاه خداوند و در مسیر حقیقت، نیازی به حاجب و دربان و فاصلهگذاری نیست.
۸. نقص انسانها: حافظ به ناقصیهای جسمانی و انسانی اشاره میکند و میگوید که هر چیزی که ما انجام میدهیم، ناشی از شرایط ماست. انسانها در طول زندگی خود ممکن است در قامت و رفتارشان نقصهایی داشته باشند، اما از نظر معنوی این نقصها را میتوان با تواضع جبران کرد.
۹. راستگویی در میخانه: حافظ به میخانه و رفتن به آن اشاره دارد. او میگوید که کسانی که در جستجوی حقیقت و معنویت هستند، باید همچون یکرنگان به آنجا بروند. خودفروشان و کسانی که به دنبال مال و جاه هستند، نمیتوانند در این مسیر به موفقیت برسند.
۱۰. مهر و محبت اهل خرابات: حافظ خود را به عنوان یک بندهی اهل خرابات معرفی میکند که در آنجا مهر و محبت پایدار است. این در مقابل لطفهای مقطعی و موقتی شیخ و واعظ قرار دارد که در مواقع مختلف ممکن است تغییر کند.
۱۱. مقام و مال در برابر عشق: حافظ بیان میکند که در صورتی که در صدر نشینیم، این به دلیل همتی عالی است که داریم و نه بر اساس عشق به مال و جاه. او به این نکته اشاره دارد که عاشقان واقعی در بند مال و مقام نیستند و در پی حقیقت هستند.
📌 نتیجه فال:
🔹 این فال بیانگر آن است که شما در مسیر خود باید از هیچ چیزی جز حقیقت و عشق پیروی نکنید.
🔹 سعی کنید در زندگی از ظواهر بیپایه و تکبر دوری کنید و به حقیقت و صداقت روی آورید.
🔹 اگرچه در دنیای مادی پیچیدگیهایی وجود دارد، اما شما باید به خود ایمان داشته باشید و از دل پاک در مسیر زندگی حرکت کنید.
🔹 در زندگی خود به کسانی توجه کنید که محبت و مهر واقعی دارند و از کسانی که به دنبال مال و مقام هستند دوری کنید.
🎯 توصیه:
🔸 به جای تمرکز بر مال و جاه، به عشق و معنویت توجه کنید.
🔸 از تکبر دوری کنید و همواره به راستگویی و صداقت در زندگی خود پایبند باشید.
🔸 خود را در برابر پیچیدگیهای زندگی تسلیم نکنید و ایمان داشته باشید که در نهایت به مسیر صحیح خواهید رسید.
شاهد فال حافظ: شاهد غزل در فال حافظ نقطهی کلیدی تعبیر فال است
راهیست راهِ عشق که هیچش کناره نیست
آنجا جز آنکه جان بسپارند، چاره نیست
هر گَه که دل به عشق دهی، خوش دمی بود
در کارِ خیر حاجتِ هیچ استخاره نیست
فرصت شمر طریقهٔ رندی که این نشان
چون راهِ گنج بر همه کس آشکاره نیست
این ابیات تأکید بر مسیر عشق و فداکاری دارد. در بیت اول، شاعر بیان میکند که راه عشق، مسیری بیپایان و بیبرگشت است و در آن، هیچ راه گریزی جز جان سپردن و فداکاری وجود ندارد. بیت دوم به ارزش لحظاتی که دل به عشق سپرده میشود اشاره دارد و میگوید که در کار نیک، نیازی به تردید و استخاره نیست، بلکه باید با ایمان و یقین قدم برداشت. در بیت سوم، شاعر توصیه میکند که فرصت سبک رندی را دریابید، چراکه این مسیر، مانند یافتن گنج، برای هر کسی آشکار و قابل دسترس نیست.
پیام شاهد فال:
- مسیر عشق و هدف شما، مسیری جدی و بدون بازگشت است؛ اگر تصمیم گرفتهاید، باید با تمام وجود ادامه دهید.
- در امور مهم زندگی، وقتی نیت خیر و درست باشد، نیازی به تردید نیست؛ با اطمینان گام بردارید.
- فرصتهای ارزشمند همیشه برای همه آشکار نیستند؛ باید هوشمندانه از آنها استفاده کنید و از تعلل بپرهیزید.
🔮 نتیجه شاهد فال: این فال نشان میدهد که در مسیر عشق، کار، یا هدفی که دارید، باید با تمام وجود پیش بروید و تردید را کنار بگذارید. همچنین، فرصتهای خاصی پیش روی شما قرار دارد که ممکن است برای دیگران نامشهود باشد؛ پس آنها را غنیمت بشمارید و با شجاعت به راه خود ادامه دهید.
نکات تفسیر غزل 72 حافظ
وزن غزل: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
بحر غزل: رمل مثمن محذوف
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: دیوان پرویز ناتل خانلری
مقدمه
1.
2.
3.
4.
5.
6.
7.
غزل شماره ۷۱ حافظ :
مردم دیده ما جز به رخت ناظر نیست
غزل شماره ۷۳ حافظ :
راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست