1
2
3
4
5
6
7
یا رب این شمع دلافروز ز کاشانهٔ کیست؟
حالیا خانهبراندازِ دل و دین من است
بادهٔ لعلِ لبش کز لبِ من دور مباد
دولتِ صحبتِ آن شمعِ سعادتپرتو
میدمد هر کَسَش افسونی و معلوم نشد
یا رب آن شاهوَشِ ماهرخِ زهرهجبین
گفتم آه از دلِ دیوانهٔ حافظ بیتو
جانِ ما سوخت، بپرسید که جانانهٔ کیست؟
تا هم آغوشِ که میباشد و همخانهٔ کیست؟
راحِ روحِ که و پیماندهٔ پیمانهٔ کیست؟
باز پرسید خدا را که به پروانهٔ کیست؟
که دلِ نازکِ او مایلِ افسانهٔ کیست!
دُرِّ یکتایِ که و گوهر یکدانهٔ کیست؟
زیرِ لب خندهزنان گفت که دیوانهٔ کیست؟
1
یا رب این شمع دلافروز ز کاشانهٔ کیست؟
جانِ ما سوخت، بپرسید که جانانهٔ کیست؟
2
حالیا خانهبراندازِ دل و دین من است
تا هم آغوشِ که میباشد و همخانهٔ کیست؟
3
بادهٔ لعلِ لبش کز لبِ من دور مباد
راحِ روحِ که و پیماندهٔ پیمانهٔ کیست؟
4
دولتِ صحبتِ آن شمعِ سعادتپرتو
باز پرسید خدا را که به پروانهٔ کیست؟
5
میدمد هر کَسَش افسونی و معلوم نشد
که دلِ نازکِ او مایلِ افسانهٔ کیست!
6
یا رب آن شاهوَشِ ماهرخِ زهرهجبین
دُرِّ یکتایِ که و گوهر یکدانهٔ کیست؟
7
گفتم آه از دلِ دیوانهٔ حافظ بیتو
زیرِ لب خندهزنان گفت که دیوانهٔ کیست؟
۱. معشوقی دلفریب و ناشناخته: حافظ در آغاز، از معشوقی سخن میگوید که دلها را میسوزاند، اما معلوم نیست متعلق به کیست.
۲. تاثیر عمیق معشوق بر عاشق: این معشوق، خانه و دل حافظ را ویران کرده است، اما او نمیداند با چه کسی همراه است.
۳. لذت و دوری از معشوق: لبان معشوق مانند بادهای لعلگون است که روح را تازه میکند، اما حافظ نمیداند که چه کسی این پیمان را با او دارد.
۴. سعادت و شانس دیدار معشوق: حافظ حسرت میخورد که چه کسی شانس دیدار این محبوب را دارد و با او همراه است.
۵. رازآلودگی دل معشوق: همه در تلاشند دل معشوق را به دست آورند، اما معلوم نیست که دل نازک او به چه کسی تمایل دارد.
۶. جایگاه بیهمتای معشوق: حافظ از زیبایی و ارزش والای معشوق سخن میگوید، گویی او مانند گوهری بیهمتا در دنیا است.
۷. شوخی معشوق با عاشق: در پایان، حافظ از درد عشق خود سخن میگوید، اما معشوق با لبخند به او پاسخ میدهد و میپرسد: “دیوانهی چه کسی هستی؟”
📌 نتیجه فال:
🔹 عشق پر از رمز و راز و پیچیدگی است.
🔹 معشوق دستنیافتنی و بیوفاست.
🔹 حافظ از درد عشق شکایت دارد، اما معشوق او را جدی نمیگیرد.
🔹 این فال نشاندهندهی سرگردانی عاشق در مسیر عشق است.
🎯 توصیه:
🔸 در عشق صبور باشید و بیهوده دنبال پاسخ نگردید.
🔸 ممکن است معشوق شما را جدی نگیرد، پس دل خود را بیدلیل آزار ندهید.
🔸 اگر در زندگی به دنبال کسی هستید، شاید بهتر باشد خود را بیش از حد وابسته نکنید.
🔸 گاهی عشق سرنوشتی نامعلوم دارد، پس خود را بیش از حد غرق در آن نکنید.
شاهد فال حافظ: شاهد غزل در فال حافظ نقطهی کلیدی تعبیر فال است
ماهم این هفته شد از شهر و به چشمم سالیست
حالِ هجران تو چه دانی که چه مشکل حالیست؟
مردم دیده ز لطفِ رخِ او در رخِ او
عکس خود دید، گمان برد که مشکین خالیست
میچکد شیر هنوز از لبِ همچون شکرش
گر چه در شیوهگری هر مژهاش قَتّالیست
در این ابیات، شاعر از درد و رنج فراق سخن میگوید. در بیت اول، هجران معشوق را چنان دشوار توصیف میکند که هر هفته برای او به اندازهی یک سال میگذرد. او باور دارد که تنها کسی که این جدایی را تجربه کرده باشد، میتواند عمق این رنج را درک کند. در بیت دوم، از زیبایی چهرهی معشوق سخن به میان میآید؛ چنان که مردمک چشم با دیدن انعکاس رخ یار، تصور میکند که خالی بر چهرهی اوست، حال آنکه تنها سایهای از سیاهی خود اوست. این اشاره به فریبندگی و جذابیت افسونگر معشوق دارد. در بیت سوم، شاعر میگوید که لبان شیرین معشوق همچنان جذاب و دلرباست، اما در عین حال، چشمان فریبنده و مژههای او همچون تیری کشنده، دلی را که به او دلبسته است، از پا در میآورد.
پیام شاهد فال:
- شما درگیر دوری و دلتنگی از فردی یا چیزی ارزشمند هستید و این جدایی برایتان سخت و طاقتفرساست.
- معشوق یا هدفی که به آن دل بستهاید، چنان زیبا و فریبنده است که گاهی حقیقت را در پس آن نمیبینید.
- احساسات شما عمیق و خالص است، اما باید مراقب باشید که این عشق یا دلبستگی شما را آسیبپذیر نکند.
🔮 نتیجه شاهد فال: اگر در فراق یا انتظار کسی هستید، این فال نشان میدهد که صبر لازم است، اما نباید خود را در غم آن غرق کنید. جذابیت و دلربایی برخی افراد یا اهداف میتواند شما را به سمت وابستگی شدید سوق دهد، پس بهتر است در کنار عشق، عقل و منطق را نیز همراه داشته باشید تا از آسیبهای احساسی در امان بمانید.
نکات تفسیر غزل 68 حافظ
وزن غزل: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
بحر غزل: رمل مثمن مخبون محذوف
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: دیوان پرویز ناتل خانلری
مقدمه
1.
2.
3.
4.
5.
6.
7.
غزل شماره ۶۷ حافظ :
بنال بلبل اگر با منت سر یاریست
غزل شماره ۶۹ حافظ :
ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست