1
2
3
4
5
6
7
مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست
من همان دم که وضو ساختم از چشمهٔ عشق
می بده تا دهمت آگهی از سر قضا
کمر کوه کم است از کمر مور آنجا
به جز آن نرگس مستانه که چشمش مرساد
جان فدای دهنش باد که در باغ نظر
حافظ از دولت عشق تو سلیمانی شد
که به پیمانهکشی شهره شدم روز الست
چار تکبیر زدم یکسره بر هر چه که هست
که به روی که شدم عاشق و از بوی که مست
ناامید از در رحمت مشو ای باده پرست
زیر این طارم فیروزه کسی خوش ننشست
چمن آرای جهان، خوشتر از این غنچه نبست
یعنی از وصل تواش نیست به جز باد به دست
1
مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست
که به پیمانهکشی شهره شدم روز الست
2
من همان دم که وضو ساختم از چشمهٔ عشق
چار تکبیر زدم یکسره بر هر چه که هست
3
می بده تا دهمت آگهی از سر قضا
که به روی که شدم عاشق و از بوی که مست
4
کمر کوه کم است از کمر مور آنجا
ناامید از در رحمت مشو ای باده پرست
5
به جز آن نرگس مستانه که چشمش مرساد
زیر این طارم فیروزه کسی خوش ننشست
6
جان فدای دهنش باد که در باغ نظر
چمن آرای جهان، خوشتر از این غنچه نبست
7
حافظ از دولت عشق تو سلیمانی شد
یعنی از وصل تواش نیست به جز باد به دست
۱. سرمستی از عشق: حافظ میگوید که از من مست، انتظار طاعت و صلاح نداشته باشید، چرا که من از روز ازل به پیمانهکشی (شرابنوشی = عشق و سرمستی) معروف شدهام. این بیان نشاندهنده آن است که عشق و حقیقت، بالاتر از ظواهر و قید و بندهای دنیوی است.
۲. نفی تعلقات دنیوی: او اشاره میکند که از لحظهای که با عشق وضو ساخته، به هر چه غیر از آن بوده، بیاعتنا شده است. این چهار تکبیر، استعارهای از ترک دنیا و دلبستگیهای مادی است.
۳. اسرار قضا و تقدیر: حافظ از شراب (معرفت و شناخت) سخن میگوید که او را آگاه کرده است که عاشق چه کسی شده و از رایحه چه کسی مست گشته است. این بیت اشاره به سرنوشت و قضا و قدر دارد که گاهی عشق و تعلقات ما خارج از اراده ما تعیین میشود.
۴. امید به رحمت الهی: او بیان میکند که حتی کمر کوه در برابر کمر مورچگان خمیده است، پس ناامیدی از درگاه رحمت خداوند جایز نیست. این یعنی حتی افراد ضعیف نیز میتوانند به لطف الهی تکیه کنند.
۵. زیبایی بیهمتای محبوب: حافظ از نرگس مستانه (چشمان محبوب) یاد میکند و میگوید که هیچکس در زیر این آسمان فیروزهای (دنیا) به این زیبایی ننشسته است.
۶. شکوه معشوق در عالم: او زیبایی دهن معشوق را به زیباترین غنچه در باغ جهان تشبیه میکند و میگوید که هیچ غنچهای به زیبایی این دهان بسته نشده است.
۷. قدرت عشق: حافظ میگوید که از برکت عشق به جایگاه سلیمانی (حکومت و بزرگی) رسیده است، اما در نهایت اشاره دارد که دستاورد او از وصال، تنها باد بوده است، یعنی چیزی در دست ندارد جز یاد و خاطره.
📌 نتیجه فال:
🔹 در زندگی خود بیشتر به عشق و حقیقت بپردازید تا ظواهر و قید و بندهای مادی.
🔹 ناامیدی به خود راه ندهید، چرا که حتی افراد کوچک میتوانند به رحمت الهی دست یابند.
🔹 اگر به دنبال چیزی هستید، بدانید که همهچیز در دست تقدیر است، اما تلاش و آگاهی مسیر را برای شما روشنتر میکند.
🔹 گاهی حتی اگر به مقامات بالا برسید، ممکن است در نهایت دست خالی باشید، پس دل به دنیا نبندید.
🎯 توصیه:
🔸 قدر لحظات و عشق حقیقی را بدانید.
🔸 به جای ناامیدی، به تلاش و رحمت الهی ایمان داشته باشید.
🔸 از وابستگیهای مادی رها شوید و به ارزشهای معنوی توجه کنید.
شاهد فال حافظ: شاهد غزل در فال حافظ نقطهی کلیدی تعبیر فال است
زلفآشفته و خِویکرده و خندانلب و مست
پیرهنچاک و غزلخوان و صُراحی در دست
نرگسش عَربدهجوی و لبش افسوسکنان
نیم شب، دوش به بالین من آمد، بنشست
سر فرا گوش من آورد به آوازِ حزین
گفت: ای عاشقِ دیرینهٔ من، خوابت هست؟
تفسیر شاهد فال:
- وصال و دیدار محبوب: نویدبخش خبری خوش یا بازگشت فردی مهم در زندگی شما.
- احساسات عمیق و عاشقانه: شما درگیر عشقی عمیق هستید که حتی در خواب و خیال نیز همراه شماست.
- پیامی در سکوت شب: شاید شخصی که دلتنگ شماست، در انتظار فرصتی برای ابراز احساسات خود باشد.
نکات تفسیر غزل 21 حافظ
وزن غزل: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
بحر غزل: رمل مثمن مخبون محذوف
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: دیوان پرویز ناتل خانلری
مقدمه
1.
2.
3.
4.
5.
6.
7.
غزل شماره ۲۰ حافظ :
شکفته شد گل خمری و گشت بلبل مست
غزل شماره ۲۲ حافظ :
زلفآشفته و خویکرده و خندانلب و مست