1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
چو بشنوی سخنِ اهلِ دل، مگو که خطاست
سرم به دنیی و عقبی فرو نمیآید
در اندرونِ منِ خستهدل ندانم کیست
دلم ز پرده برون شد کجایی ای مطرب؟
مرا به کارِ جهان هرگز التفات نبود
نخفتهام ز خیالی که میپزم، شبهاست
چنین که صومعه آلوده شد ز خونِ دلم
از آن به دیرِ مغانم عزیز میدارند
چه ساز بود که بنواخت دوش آن مطرب
ندای عشق تو دوشم در اندرون دادند
سخنشناس نئی جان من خطا این جاست
تبارک الله ازین فتنهها که در سرِ ماست
که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
بنال، هان که از این پرده کارِ ما به نواست
رخِ تو در نظرِ من چنین خوشش آراست
خمارِ صد شبه دارم شرابخانه کجاست؟
گَرَم به باده بشویید حق به دستِ شماست
که آتشی که نمیرد همیشه در دلِ ماست
که رفت عمر و دماغم هنوز پُر ز هواست
فضایِ سینهٔ ز شوقم هنوز پر ز صداست
1
چو بشنوی سخنِ اهلِ دل، مگو که خطاست
سخنشناس نئی جان من خطا این جاست
2
سرم به دنیی و عقبی فرو نمیآید
تبارک الله ازین فتنهها که در سرِ ماست
3
در اندرونِ منِ خستهدل ندانم کیست
که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
4
دلم ز پرده برون شد کجایی ای مطرب؟
بنال، هان که از این پرده کارِ ما به نواست
5
مرا به کارِ جهان هرگز التفات نبود
رخِ تو در نظرِ من چنین خوشش آراست
6
نخفتهام ز خیالی که میپزم، شبهاست
خمارِ صد شبه دارم شرابخانه کجاست؟
7
چنین که صومعه آلوده شد ز خونِ دلم
گَرَم به باده بشویید حق به دستِ شماست
8
از آن به دیرِ مغانم عزیز میدارند
که آتشی که نمیرد همیشه در دلِ ماست
9
چه ساز بود که بنواخت دوش آن مطرب
که رفت عمر و دماغم هنوز پُر ز هواست
10
ندای عشق تو دوشم در اندرون دادند
فضایِ سینهٔ ز شوقم هنوز پر ز صداست
۱. گوش جان بسپارید، نه آنکه قضاوت کنید: حافظ تأکید میکند که هرگاه سخن اهل دل را شنیدید، سریعاً رد نکنید؛ بلکه با قلبی باز به درک آن بپردازید.
۲. آشفتگی ذهن و دل: وی اشاره دارد که ذهنش از مسائل دنیوی و اخروی عبور کرده و غرق در اندیشهای عمیق است که او را سرگردان کرده است.
۳. تضاد درون و برون: در ظاهر خاموش است، اما درونش غوغایی دارد، گویی دو نیروی متضاد در او میجنگند.
۴. نیاز به موسیقی و نوا: مطرب را میخواند که با نغمهای دلنشین، آشفتگی او را آرام کند.
۵. زیبایی عشق: چهره محبوب، نگاه او را به دنیا تغییر داده و تنها چیزی که در نظرش جلوه میکند، رخ یار است.
۶. بیخوابی و انتظار: مدتهاست که از خیال یار بیخواب شده و در پی تسکین است.
۷. تطهیر از غمها با باده: حافظ اشاره دارد که چنان غم و خوندل در صومعه او جمع شده که حتی اگر با باده آن را بشویند، این کار ناحق نخواهد بود.
۸. عشق جاودانه در دل: مانند آتشی خاموشنشدنی، عشق در دل او زنده است و به همین دلیل در محافل آزاداندیشان ارزش دارد.
۹. نوای خاطرهانگیز: حافظ از موسیقیای که شنیده، همچنان متأثر است و آن نغمه در ذهن او باقی مانده است.
۱۰. پژواک عشق در قلب او: حتی پس از دو شب، ندای عشق همچنان درون او طنینانداز است.
📌 نتیجه فال:
🔹 به سخنان اهل دل گوش بسپارید و درک کنید، نه آنکه قضاوت کنید.
🔹 دل شما پر از شور و غوغاست، اما سکوت ظاهری خود را حفظ کردهاید.
🔹 نیاز به آرامش و تسکین دارید، شاید موسیقی، شعر یا یک همصحبت بتواند آرامتان کند.
🔹 عشق در دل شما خاموشنشدنی است، پس از آن فرار نکنید و بپذیرید که بخشی از وجود شماست.
🎯 توصیه:
🔸 به ندای درونی خود گوش دهید و از احساسات خود فرار نکنید.
🔸 به دنبال آرامش باشید، شاید از طریق موسیقی، هنر یا صحبت با یک دوست.
🔸 قدر عشق را بدانید، چرا که نوری است که در دل شما جاودانه خواهد ماند.
شاهد فال حافظ: شاهد غزل در فال حافظ نقطهی کلیدی تعبیر فال است
ای نسیمِ سحر آرامگَهِ یار کجاست؟
منزلِ آن مَهِ عاشقکُشِ عَیّار کجاست؟
شبِ تار است و رَهِ وادیِ اَیمَن در پیش
آتشِ طور کجا موعدِ دیدار کجاست؟
هر که آمد به جهان نقشِ خرابی دارد
در خرابات مپرسید که هُشیار کجاست؟
پیام شاهد فال:
- جستجوی حقیقت: شما در طلب آرامش و وصال هستید، اما باید مسیر را با صبر و تدبیر طی کنید.
- شب تار و امید دیدار: سختیها و موانع نباید شما را از مسیرتان دور کند، چراکه پس از تاریکی، روشنایی خواهد آمد.
- بیاعتباری دنیا: این غزل یادآور این است که دنیا فانی است و حکمت را باید فراتر از مادیات جستجو کرد.
🔮 نتیجه شاهد فال: برای رسیدن به مقصود، باید مسیر را با شکیبایی طی کنید. حقیقت نزدیک است، اما باید نشانهها را درک کنید و منتظر زمان مناسب برای وصال باشید.
نکات تفسیر غزل 26 حافظ
وزن غزل: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
بحر غزل: مجتث مثمن مخبون محذوف
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: دیوان پرویز ناتل خانلری
مقدمه
1.
2.
3.
4.
5.
6.
7.
غزل شماره ۲۵ حافظ :
روزه یک سو شد و عید آمد و دلها برخاست
غزل شماره ۲۷ حافظ :
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست؟