1
2
3
4
5
6
7
8
مسلمانان مرا وقتی دلی بود
به گِردابی چو میافتادم از غم
دلی همدرد و یاری مصلحت بین
ز من ضایع شد اندر کویِ جانان
هنر بیعیبِ حِرمان نیست لیکن
بر این جانِ پریشان رحمت آرید
مرا تا عشق تعلیمِ سخن کرد
مگو دیگر که حافظ نکتهدان است
که با وی گفتمی گر مشکلی بود
به تدبیرش امیدِ ساحلی بود
که اِستِظهارِ هر اهلِ دلی بود
چه دامنگیر یا رب منزلی بود
ز من محرومتر کِی سائلی بود؟
که وقتی کاردانی کاملی بود
حدیثم نکتهٔ هر محفلی بود
که ما دیدیم و محکم غافلی بود
1
مسلمانان مرا وقتی دلی بود
که با وی گفتمی گر مشکلی بود
2
به گِردابی چو میافتادم از غم
به تدبیرش امیدِ ساحلی بود
3
دلی همدرد و یاری مصلحت بین
که اِستِظهارِ هر اهلِ دلی بود
4
ز من ضایع شد اندر کویِ جانان
چه دامنگیر یا رب منزلی بود
5
هنر بیعیبِ حِرمان نیست لیکن
ز من محرومتر کِی سائلی بود؟
6
بر این جانِ پریشان رحمت آرید
که وقتی کاردانی کاملی بود
7
مرا تا عشق تعلیمِ سخن کرد
حدیثم نکتهٔ هر محفلی بود
8
مگو دیگر که حافظ نکتهدان است
که ما دیدیم و محکم غافلی بود
1. مسلمانان مرا وقتی دلی بود: حافظ در این بیت از زمانهایی سخن میگوید که دلش در دست خود، توأم با امید و روشنایی بود. در این دوران، مشکلات خود را با دل شجاع و رسا به راحتی در میان میگذاشت.
2. به گردابی چو میافتادم از غم: حافظ به شرایط سخت زندگی اشاره میکند که در آن گرفتار غم و مشکلات میشد، اما در عین حال از امید به یک راه حل و ساحل امن سخن میگوید که در دل دارد. او به تدبیر و حکمت در برابر مشکلات اعتقاد دارد.
3. دلی همدرد و یاری مصلحت بین: حافظ از حضور شخصی در زندگی سخن میگوید که همدرد و یار او بوده است و در تمام تصمیمات زندگی او مشاورهای مصلحانه و مبتنی بر خیرخواهی داشته است. این یاری برای فرد ارزشمند و راهنمایی به سوی تصمیمات درست بوده است.
4. ز من ضایع شد اندر کویِ جانان: حافظ در این بیت از یک دوران پُر از ضیاع و سردرگمی سخن میگوید که در آن به دنیای معشوق و عشق وارد شده بود، اما نتوانسته بود به هدف خود برسد و دچار ناکامی شد.
5. هنر بیعیبِ حِرمان نیست لیکن: حافظ به این نکته اشاره دارد که هنر و کمال بیعیب بودن نیازمند تلاش و مجاهدت است. در زندگی هیچکس از نقص به دور نیست، و او خود را در مقام یک انسان بیعیب نمیبیند.
6. بر این جانِ پریشان رحمت آرید: حافظ در این بیت از خداوند میخواهد که به دل پریشان و گرفتار او رحم کند. او در جستوجوی آرامش در دل خود است و از خداوند درخواست میکند تا او را از نگرانیها و مشکلات رهایی دهد.
7. مرا تا عشق تعلیمِ سخن کرد: حافظ در این بیت به آموزشهای عشق اشاره میکند که در دل او صورت گرفته و به او کلام و دانایی برای سخن گفتن آموخته است. در واقع عشق به او نیکوکاری، حکمت و قدرت سخنوری بخشیده است.
8. مگو دیگر که حافظ نکتهدان است: حافظ در اینجا میگوید که از خود تعریف نمیکند و به خود نمیبالد. او این را بهعنوان یک حقیقت میبیند که دیگران باید خودشان درک کنند و از این رو، از اقرار به آن خودداری میکند.
📌 نتیجه فال:
🔹دوری از غرور و خودستایی: فال شما به این نکته اشاره دارد که خود را از هرگونه تکبر یا خودستایی دور نگه دارید. مانند حافظ که خود را از تعاریف بیجای دیگران در امان نگه میدارد، شما نیز باید از اسیر شدن در دام تمجیدهای سطحی بپرهیزید و به درون خود نگاه کنید.
🔹نیاز به حکمت در مواجهه با مشکلات: مشکلات و نگرانیهایی که شما ممکن است تجربه کنید، در نهایت راهحلهایی دارند. به حکمت و تدبیر خود اعتماد کنید و بدانید که در شرایط دشوار نیز میتوان به ساحلی امن دست یافت.
🔹 نیاز به همدلی و یاری دیگران: مانند حافظ که در تمام دوران زندگیاش به یاری کسانی که به او دلسوز و حکمتآموز بودند، نیاز داشته است، شما نیز باید به دنبال همدلی و یاری دیگران باشید. به دنبال افراد مشفق و درستکار در اطراف خود بگردید تا راهنمای شما باشند.
🔹 پذیرش خطاها و رشد از آنها: فال شما اشاره به این دارد که انسان بیعیب نیست و باید از اشتباهات خود آموخت. آنچه که در گذشته ضایع شده، دیگر به گذشته تعلق دارد و حالا باید با دست باز و دل آرام به جلو حرکت کنید.
🔹 توجه به نیازهای معنوی: در زمانهای سخت، باید توجه ویژهای به روح و روان خود داشته باشید. همانطور که حافظ از رحمت الهی برای دل پریشان خود درخواست میکند، شما نیز باید به دل خود آرامش دهید و در دل نگرانیها به دنبال رحمت و کمکهای معنوی باشید.
🎯 توصیه:
🔹 در مواجهه با مشکلات، از حکمت و تدبیر استفاده کنید و مطمئن باشید که به راهحلهای مناسب خواهید رسید.
🔹 از غرور دوری کنید و خود را از تعریفهای بیجا محفوظ نگه دارید.
🔹 از همدلی و راهنمایی دیگران بهره ببرید و به دنبال حمایت از عزیزان خود باشید.
🔹 پذیرش اشتباهات و تلاش برای یادگیری از آنها، شما را به سوی رشد و موفقیت هدایت میکند.
🔹 دقت کنید که در زندگی معنوی خود نیز، آرامش درونی و ارتباط با خداوند میتواند راهگشا باشد.
شاهد فال حافظ: شاهد غزل در فال حافظ نقطهی کلیدی تعبیر فال است
در ازل هر کاو به فیضِ دولت ارزانی بُوَد
تا ابد جامِ مرادش همدمِ جانی بُوَد
من همان ساعت که از مِی خواستم شد توبه کار
گفتم این شاخ ار دهد باری، پشیمانی بُوَد
خود گرفتم کَافکَنَم سجاده چون سوسن به دوش
همچو گُل بر خِرقه رنگِ مِی مسلمانی بُوَد
در این ابیات، شاعر به مفهوم تقدیر و سرنوشت اشاره دارد و بیان میکند که هرکس از ابتدا مشمول لطف و عنایت الهی باشد، تا ابد از آن بهرهمند خواهد شد. در ادامه، به تجربهی توبه و بازگشت به میگساری اشاره میکند و نشان میدهد که تصمیمات لحظهای و احساسی ممکن است در آینده به پشیمانی بیانجامد. در بیت آخر، شاعر از تضاد میان دینداری و دنیادوستی سخن میگوید و به این اشاره دارد که حتی ظاهر دینداری نیز میتواند رنگ و بوی دنیوی به خود بگیرد.
پیام شاهد فال:
- سرنوشت و تقدیر در زندگی نقش مهمی دارد، اما تصمیمات شخصی نیز تأثیرگذارند.
- تصمیمات عجولانه ممکن است در آینده باعث پشیمانی شوند، پس بهتر است در انتخابها و تصمیمگیریها دقت بیشتری داشته باشید.
- گاه ممکن است ظواهر فریبنده باشند و باید میان ظاهر و باطن تمایز قائل شد.
🔮 نتیجه شاهد فال: بهتر است پیش از هر تصمیمی، همهی جوانب را در نظر بگیرید. همچنین، مراقب باشید که درگیر تضادهای ظاهری نشوید و به حقیقت امور بیشتر توجه کنید.
نکات تفسیر غزل 211 حافظ
وزن غزل: مفاعیلن مفاعیلن فعولن
بحر غزل: هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی
قالب شعری: غزل
منبع اولیه:دیوان پرویز ناتل خانلری