تفسیر غزل شماره 214 حافظ

تفسیر غزل شماره 214 حافظ

1

2

3

4

5

6

7

8

قتلِ این خسته به شمشیرِ تو تقدیر نبود

منِ دیوانه چو زلفِ تو رها می‌کردم

یا رب آئینهٔ حُسن تو چه جوهر دارد؟

سر ز حیرت به درِ میکده‌ها بَرکردم

نازنین‌تر ز قَدَت در چمنِ ناز نَرُست

تا مگر همچو صبا باز به کویِ تو رَسَم

آن کشیدم ز تو ای آتشِ هجران که چو شمع

آیتی بود عذابْ اَنْدُهِ حافظ بی دوست

ور نه هیچ از دلِ بی‌رحمِ تو تقصیر نبود

هیچ لایق‌ترم از حلقهٔ زنجیر نبود

که در او آهِ مرا قُوَّتِ تأثیر نبود

چون شناسایِ تو در صومعه یک پیر نبود

خوش‌تر از نقشِ تو در عالمِ تصویر نبود

حاصلم دوش به جز نالهٔ شبگیر نبود

جز فنای خودم از دستِ تو تدبیر نبود

که بَرِ هیچ کَسَش حاجتِ تفسیر نبود

1
قتلِ این خسته به شمشیرِ تو تقدیر نبود
ور نه هیچ از دلِ بی‌رحمِ تو تقصیر نبود

2
منِ دیوانه چو زلفِ تو رها می‌کردم
هیچ لایق‌ترم از حلقهٔ زنجیر نبود

3
یا رب آئینهٔ حُسن تو چه جوهر دارد؟
که در او آهِ مرا قُوَّتِ تأثیر نبود

4
سر ز حیرت به درِ میکده‌ها بَرکردم
چون شناسایِ تو در صومعه یک پیر نبود

5
نازنین‌تر ز قَدَت در چمنِ ناز نَرُست
خوش‌تر از نقشِ تو در عالمِ تصویر نبود

6
تا مگر همچو صبا باز به کویِ تو رَسَم
حاصلم دوش به جز نالهٔ شبگیر نبود

7
آن کشیدم ز تو ای آتشِ هجران که چو شمع
جز فنای خودم از دستِ تو تدبیر نبود

8
آیتی بود عذابْ اَنْدُهِ حافظ بی دوست
که بَرِ هیچ کَسَش حاجتِ تفسیر نبود

تفسیر کوتاه فال حافظ غزل شماره 214

در ادامه تفسیر فال حافظ شما برای غزل شماره 214 سایت حافظ فال آمده است:

1. قتلِ این خسته به شمشیرِ تو تقدیر نبود: حافظ در این بیت از مرگ و درد خود صحبت می‌کند. او می‌گوید که مرگ او نه از دست تقدیر، بلکه از دست تو (محبوبش) خواهد بود. اگر دلِ بی‌رحمِ محبوب نبود، مرگ و رنجی که او تحمل می‌کند هرگز اتفاق نمی‌افتاد. در واقع، او گویی در برابر محبوبش خود را بی‌دفاع می‌بیند.

2. منِ دیوانه چو زلفِ تو رها می‌کردم: حافظ از وابستگی شدید خود به محبوب سخن می‌گوید. او می‌پذیرد که در عشق دیوانه شده است و حتی وقتی زلف محبوبش را رها می‌کند، از حلقهٔ زنجیر در عشق خود رها نمی‌شود. در حقیقت، او به‌طور کامل در بند عشق محبوب است و از این بند خوشحال است.

3. یا رب آئینهٔ حُسن تو چه جوهر دارد؟ حافظ در این بیت به زیبایی و ویژگی‌های خاص محبوب خود اشاره می‌کند. او به معشوق خود می‌گوید که آیینهٔ جمال و زیبایی تو چه خاصیتی دارد که هیچ‌کس نمی‌تواند از تأثیر آن بی‌نصیب باشد. حتی آه و گریهٔ حافظ نیز در مقابل آن بی‌اثر به نظر می‌رسد.

4. سر ز حیرت به درِ میکده‌ها بَرکردم: در این بیت، حافظ از جست‌وجو در مسیر معنویت و عشق می‌گوید. او برای یافتن حقیقت و درک واقعی معنای عشق، به میکده‌ها و مکان‌های عرفانی می‌رود، اما می‌بیند که حتی در صومعه‌ها و نزد افراد مذهبی، شناسایی حقیقی از معشوق وجود ندارد. در حقیقت، او در جست‌وجوی حقیقت، در میکده‌ها و صومعه‌ها به اشتباه می‌افتد.

5. نازنین‌تر ز قَدَت در چمنِ ناز نَرُست: حافظ در اینجا به زیبایی محبوب خود اشاره می‌کند و می‌گوید که هیچ چیزی در طبیعت، از جمله گل‌های چمن و زیبایی‌های آن، از زیبایی قد و قامت محبوبش فراتر نیست. هیچ‌چیز در عالم نمی‌تواند به اندازه تصویر محبوبش زیبا و کامل باشد.

6. تا مگر همچو صبا باز به کویِ تو رَسَم: حافظ به یادآوری لحظاتی می‌پردازد که در گذشته عاشقانه به سوی محبوب می‌رفته و خوشحال و سرزنده بوده است. او امیدوار است که باز همچون باد صبا، به سوی محبوب برود و از دیدار او لذت ببرد. ولی او اکنون تنها ناله و غم در دل دارد.

7. آن کشیدم ز تو ای آتشِ هجران که چو شمع: در این بیت، حافظ از عذاب‌های ناشی از فراق محبوب سخن می‌گوید. او همچون شمعی که در آتش می‌سوزد، در آتش فراق محبوب خود در حال نابودی است. حافظ به‌طور کامل در این آتش فنا می‌شود و هیچ‌چیز از دست محبوب جز فنا و نابودی نصیبش نمی‌شود.

8. آیتی بود عذابْ اَنْدُهِ حافظ بی دوست: حافظ به حس درد و عذاب خود در نبود محبوب اشاره می‌کند. او این درد را همچون آیتی (نشانه‌ای) می‌داند که هیچ‌کس نمی‌تواند آن را تفسیر کند. در واقع، هیچ‌کس قادر به درک عمق رنجی که او در نبود دوستش می‌کشد، نیست.


 

📌 نتیجه فال:

🔹در مواجهه با رنج‌ها و مشکلات: فال شما به شما یادآوری می‌کند که در مسیر زندگی، گاهی از دست تقدیر یا افراد دیگر رنج می‌برید. این رنج‌ها ممکن است از طرف کسی که شما نسبت به او احساس محبت و وابستگی دارید، بیشتر باشد. اما باید بدانید که بسیاری از این رنج‌ها به‌طور ناخواسته به وجود می‌آیند و شما نباید آن‌ها را به‌طور کامل از خودتان بدانید.

🔹 وابستگی به عشق و محبت: این فال به شما نشان می‌دهد که گاهی در مسیر عشق و علاقه، ممکن است خود را در بند بیابید. ولی در حقیقت، همین وابستگی و دل‌بستگی باعث رشد و شکوفایی شما می‌شود. از این وابستگی باید لذت ببرید و بدانید که هیچ‌چیز به اندازه عشق حقیقی ارزش ندارد.
🔹 جست‌وجو برای حقیقت: در جست‌وجوی معنویت و حقیقت، ممکن است در مکان‌هایی باشید که به نظر می‌آید جواب‌ها و حقیقت‌ها را نخواهید یافت. اما در حقیقت، هیچ‌کسی جز خود شما نمی‌تواند درون شما را روشن کند و از درد شما بکاهد.
🔹 زیبایی در محبوب: اگر در زندگی خود زیبایی یا کمال را جست‌وجو می‌کنید، باید بدانید که زیبایی واقعی در چیزهایی مانند عشق، محبت و نزدیکی به کسانی که برای شما عزیز هستند، نهفته است.
🔹 امید به بازگشت به گذشته و تجدید دیدار: اگر در زندگی‌تان روزهایی سخت و پر از غم بوده است، باید بدانید که همچنان امید به بازگشت و تغییر وجود دارد. باید تلاش کنید که همچون باد صبا، انرژی و زندگی جدیدی به‌دست آورید.
🔹 رنج و درد فراق: اگر در این لحظات از زندگی، در فراق و دوری از کسی رنج می‌برید، باید بدانید که این رنج‌ها به شما کمک خواهند کرد که عمق احساسات و تجربه‌های خود را بهتر درک کنید. این تجربه‌ها، شما را به فردی عمیق‌تر و پخته‌تر تبدیل خواهند کرد.
🔹 درک دردهای خود و دیگران: اگر کسی در زندگی شما درد یا رنجی دارد که به‌سختی قابل درک است، باید بدانید که خودتان نیز در چنین موقعیتی بوده‌اید. این دردها تنها مخصوص شما نیستند و هر فردی در زندگی خود لحظاتی از رنج و ناکامی را تجربه می‌کند.

🎯 توصیه: 

🔹 با درک و پذیرش رنج‌ها و دردهای زندگی، به رشد خود ادامه دهید.
🔹 در عشق و وابستگی خود لذت ببرید و از آن به‌عنوان یک منبع رشد بهره ببرید.
🔹 در جست‌وجوی حقیقت و معنویت، هرگز ناامید نشوید.
🔹 یادآوری زیبایی‌ها و لحظات خوب گذشته می‌تواند به شما انرژی و امید بدهد.
🔹 در مواجهه با فراق و غم، صبور باشید و بدانید که این مراحل بخشی از رشد شما هستند.

شاهد فال حافظ: شاهد غزل در فال حافظ نقطه‌ی کلیدی تعبیر فال است 

از دیده خونِ دل همه بر رویِ ما رَوَد
بر رویِ ما ز دیده چه گویم چه‌ها رَوَد

ما در درونِ سینه هوایی نهفته‌ایم
بر باد اگر رَوَد دلِ ما زان هوا رود

بر خاکِ راهِ یار نهادیم رویِ خویش
بر رویِ ما رواست اگر آشنا رود

تفسیر شاهد فال:

حافظ در این ابیات از عمق رنج و درد دل سخن می‌گوید که در دل او نهفته است و با اشک‌هایش جاری می‌شود. او به‌طور نمادین بیان می‌کند که احساساتش همچون خون در دل و اشک از دیده‌اش بر روی او روان است. در بیت دوم، به نوعی استعاره از احساسات درونی خود دارد که در دلش هواهایی نهفته است و اگر قلبش بر باد برود، آن هوا به دنبال آن خواهد رفت. در پایان، او در مسیر عشق و وفاداری خود، پیش از آشنا و معشوق، روی خود را بر خاک گذاشته است.

پیام شاهد فال:

  • احساسات درونی عمیق و دردناک شما همچنان در جریان است و ممکن است به ظاهر یا گفتار شما بروز پیدا کند.
  • گاهی دلی که پر از حسرت و درد است، نمی‌تواند چیزی جز اندوه و ناله از خود رها کند.
  • وقتی قلب عاشق، به دنبال معشوق است، حتی پذیرش و فداکاری در برابر آن عشق، اجتناب‌ناپذیر است.


🔮 نتیجه شاهد فال: در این زمان، در مواجهه با چالش‌های احساسی، بهتر است که بر دلتان صبور باشید و بدانید که احساسات شما همچون جریان رودخانه به آرامی در حال حرکت هستند. فداکاری و صداقت شما در راه عشق ممکن است خود را در آینده نمایان کند.

نکات تفسیر غزل 214 حافظ

وزن غزل: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
بحر غزل: رمل مثمن مخبون محذوف
قالب شعری: غزل
منبع اولیه:دیوان پرویز ناتل خانلری

اشتراک در فیس‌بوک
اشتراک در توییتر
اشتراک در پینترست
اشتراک در واتساپ
نوشته های مرتبط
دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلد های ضروری مشخص شده اند *

ارسال نظر