1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
خوشا دلی که مدام از پِی نظر نرود
طمع در آن لبِ شیرین نکردَنَم اولی
سوادِ دیدهٔ غمدیدهام به اشک مشوی
دلا مباش چنین هرزه گَرد و هرجایی
سیاه نامهتر از خود کسی نمیبینم
بپوش دامن عفوی به زلّت من مست
منِ گدا هوس سرو قامتی دارم
تو کز مکارمِ اخلاق عالَمی دگری
به تاجِ هدهدم از رَه مَبَر که بازِ سفید
بیار باده و اول به دستِ حافظ ده
به هر رَهش که بخوانند بیخبر نرود
ولی چگونه مگس از پِی شکر نرود
که نقشِ خالِ توام هرگز از نظر نرود
که هیچ کار ز پیشت بدین هنر نرود
چگونه چون قلمم دودِ دل به سر نرود
که آب رویِ شریعت بدین قَدَر نرود
که دست در کمرش جز به سیم و زر نرود
وفایِ عهدِ من از خاطرت مگر نرود
ز کبر در پِی هر صیدِ مختصر نرود
به شرطِ آن که ز مجلس سخن به در نرود
1
خوشا دلی که مدام از پِی نظر نرود
به هر رَهش که بخوانند بیخبر نرود
2
طمع در آن لبِ شیرین نکردَنَم اولی
ولی چگونه مگس از پِی شکر نرود
3
سوادِ دیدهٔ غمدیدهام به اشک مشوی
که نقشِ خالِ توام هرگز از نظر نرود
4
دلا مباش چنین هرزه گَرد و هرجایی
که هیچ کار ز پیشت بدین هنر نرود
5
سیاه نامهتر از خود کسی نمیبینم
چگونه چون قلمم دودِ دل به سر نرود
6
بپوش دامن عفوی به زلّت من مست
که آب رویِ شریعت بدین قَدَر نرود
7
منِ گدا هوس سرو قامتی دارم
که دست در کمرش جز به سیم و زر نرود
8
تو کز مکارمِ اخلاق عالَمی دگری
وفایِ عهدِ من از خاطرت مگر نرود
9
به تاجِ هدهدم از رَه مَبَر که بازِ سفید
ز کبر در پِی هر صیدِ مختصر نرود
10
بیار باده و اول به دستِ حافظ ده
به شرطِ آن که ز مجلس سخن به در نرود
1. خوشا دلی که مدام از پِی نظر نرود: حافظ در اینجا از دلِ پاک و دور از افکار دنیوی سخن میگوید. دلهایی که همیشه در جستجوی زیباییها و نظرات دیگران نیستند، دلهایی که به معنای واقعی در مسیر خود ثابتقدماند، بسیار خوشا و ارزشمندند. این دلها از هر وسوسهای که آنها را از راهشان منحرف کند، دور هستند.
2. طمع در آن لبِ شیرین نکردَنَم اولی: حافظ در این بیت از این میگوید که او در آغاز، تمایلی به نزدیکی به لبهای شیرین (نماد لذتهای دنیوی) نداشته است. ولی در نهایت، همانطور که مگس به شکر میرود، انسان نیز بیاختیار به سوی لذتهای دنیوی کشیده میشود.
3. سوادِ دیدهٔ غمدیدهام به اشک مشوی: حافظ در اینجا به غم و رنجی که در دل دارد اشاره میکند. او از این میگوید که غم و رنجهای دلِ او همچون نقشی از خالِ معشوق بر دل او میماند و هرگز از نظر او دور نخواهد شد.
4. دلا مباش چنین هرزه گَرد و هرجایی: حافظ در این بیت به دل هشدار میدهد که همچون گرد و غبار از یکجا به جای دیگر نرود و در هر مکان نباشد. در زندگی باید مسیر خود را انتخاب کرد و در هر جایی حضور نداشت، چرا که این کار به هیچ وجه هنر و درستی نیست.
5. سیاه نامهتر از خود کسی نمیبینم: حافظ در اینجا میگوید که او خود را از همه بدتر و سیاهتر میبیند. او همچون قلمی است که از دلش دودی بیرون میآید، نمادی از غم و اندوه که از درونش به بیرون میزند.
6. بپوش دامن عفوی به زلّت من مست: حافظ در این بیت از خداوند میخواهد که او را عفو کند، زیرا هر خطایی که از او سر زده، به دلیل مستی و غفلت از حال بوده است. حافظ به دنبال بخشش است و از زلّت خود شرمسار است.
7. منِ گدا هوس سرو قامتی دارم: حافظ در اینجا از هوس خود برای رسیدن به یک معشوق بلند قامت (نمادی از کمال و زیبایی) صحبت میکند. او همچون گدایی است که از معشوق چیزی جز زیبایی نمیخواهد.
8. تو کز مکارمِ اخلاق عالَمی دگری: حافظ در این بیت به معشوق اشاره میکند که از اخلاق و ویژگیهای برجستهای برخوردار است. او میگوید که وفای او در خاطرات دیگران میماند و هیچگاه فراموش نمیشود.
9. به تاجِ هدهدم از رَه مَبَر که بازِ سفید: حافظ در این بیت به این نکته اشاره دارد که باید از تلاشهای بیهوده خودداری کرد. او میگوید که چون باز سفید (نمادی از تکبر) نمیتواند شکار کند، نباید به دنبال صیدهای کوچک و بیاهمیت بود.
10. بیار باده و اول به دستِ حافظ ده: حافظ در اینجا درخواست میکند که ابتدا بادهای در دست او قرار گیرد، تا در پی آن بتواند به دیگران نیز سخن بگوید. این اشارهای است به لذتهای زندگی و اهمیت آنها در گفتمان و تفکر.
📌 نتیجه فال:
🔹 در جستجوی دلِ ثابتقدم باشید: دلهایی که در پی جلب نظر دیگران نیستند و از هرگونه وسوسهای دور هستند، بهترین نوع دلها هستند. در زندگی باید مسیر خود را با استواری و بدون توجه به نظر دیگران دنبال کرد.
🔹مراقب تمایلات دنیوی باشید: انسانها ممکن است بدون اراده به سوی لذتهای دنیوی کشیده شوند. این ممکن است از ابتدای کار بدون طمع شروع شود، اما باید هوشیار بود و از افراط در لذتها پرهیز کرد.
🔹غمها و دردها همیشه همراه خواهند بود: رنجها و غمها همیشه با انسان همراهند و در دل او باقی میمانند. باید این رنجها را پذیرفت و آنها را جزئی از مسیر زندگی دانست.
🔹انتخاب مسیر در زندگی اهمیت دارد: باید مراقب بود که در زندگی به هر گوشهای از دنیا نرویم و هر کاری را انجام ندهیم. باید مسیر خود را به درستی انتخاب کرد و در آن ثابتقدم بود.
🔹بخشش و عفو را از خداوند طلب کنید: در زندگی هیچکس بیگناه نیست. حافظ به ما یادآوری میکند که در برابر اشتباهات خود از خداوند عفو بخواهیم.
🔹دنبال زیبایی و کمال باشید: انسانها باید به دنبال زیبایی و کمال باشند، اما باید هوشیار بود و در جستجوی چیزهای بیارزش و گذرا نباشیم.
🔹وفای به عهد و اخلاق عالی همیشه در یاد خواهد ماند: وفای به عهد و اخلاق نیکو همیشه در دلها و خاطرات باقی خواهد ماند. این ویژگیها ارزشمندتر از هر چیز دیگری هستند.
🔹تلاشهای بیفایده را کنار بگذارید: هر کسی باید در تلاشهای خود اهدافی بزرگ و معنادار داشته باشد. نباید به دنبال چیزهای بیاهمیت بود، همانطور که باز سفید نمیتواند به دنبال صید برود.
🔹در لذتها و خوشیها شریک باشید: زندگی همچنان که پر از چالشها است، پر از لذتها نیز میباشد. باید از لذتهای زندگی بهره برد و در مسیر درست آنها را تجربه کرد.
🎯 توصیه:
🔹 مسیر زندگی خود را با ثبات و بدون توجه به نظرات دیگران دنبال کنید.
🔹 در لذتهای دنیوی مراقب باشید و از آنها به اندازه بهره ببرید.
🔹 غمها و رنجها را بپذیرید و در مسیر خود از آنها عبور کنید.
🔹 در انتخاب مسیر زندگی دقت کنید و از افراط در انتخابهای بیهوده پرهیز کنید.
🔹 از خداوند طلب عفو کنید و از اشتباهات خود درس بگیرید.
🔹 دنبال کمال و زیبایی باشید، اما از افراط در آنها بپرهیزید.
🔹 وفای به عهد و اخلاق نیکو در زندگیتان همیشه باقی خواهد ماند.
🔹 به دنبال اهداف معنادار و بزرگ در زندگی باشید، نه چیزهای بیاهمیت.
🔹 در لذتهای زندگی شریک شوید و از آنها بهرهبرداری کنید.
شاهد فال حافظ: شاهد غزل در فال حافظ نقطهی کلیدی تعبیر فال است
گرچه بر واعظِ شهر این سخن آسان نشود
تا ریا وَرزَد و سالوس مسلمان نشود
رندی آموز و کَرَم کُن که نه چندان هنر است
حَیَوانی که ننوشد مِی و انسان نشود
گوهرِ پاک بِباید که شود قابلِ فیض
ور نه هر سنگ و گِلی، لؤلؤ و مرجان نشود
حافظ در این غزل به نکوهش ریا و تزویر پرداخته و ارزش صداقت، معرفت و گوهر پاک درونی را بیان میکند.
بیت اول: او میگوید که واعظان ریاکار هرگز به حقیقت دین و معرفت نمیرسند، زیرا تا زمانی که دروغ و تظاهر را کنار نگذارند، مسلمان واقعی نخواهند شد.
بیت دوم: شاعر تأکید میکند که پرهیز از شراب یا رفتارهای ظاهری نشان از بزرگی و انسانیت ندارد، بلکه آنچه ارزشمند است، بخشش، کرم و معرفت درونی است.
بیت سوم: او بیان میکند که فیض و برکت به کسی میرسد که گوهر پاکی داشته باشد؛ هر سنگی تبدیل به مروارید و مرجان نخواهد شد، مگر اینکه از درون ارزشمند باشد.
پیام شاهد فال:
- صداقت و پرهیز از ریاکاری مهمترین اصل در زندگی است.
- ارزش انسان به رفتارهای ظاهری نیست، بلکه به قلب پاک و عمل نیک او بستگی دارد.
- اگر خواهان رشد، موفقیت و دریافت برکت الهی هستید، باید درون خود را از تزویر و ناپاکی پاک کنید.
🔮 نتیجه شاهد فال: اگر در موقعیتی قرار گرفتهاید که افراد ریاکار یا سطحینگر شما را احاطه کردهاند، راه خود را بر اساس صداقت و حقیقت انتخاب کنید. تنها افرادی که گوهر پاک دارند، به درجات بالای معنوی و انسانی خواهند رسید.
نکات تفسیر غزل 219 حافظ
وزن غزل: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
بحر غزل: مجتث مثمن مخبون محذوف
قالب شعری: غزل
منبع اولیه:دیوان پرویز ناتل خانلری