1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
آن یار کز او خانهٔ ما جایِ پَری بود
دل گفت فروکش کنم این شهر به بویش
منظورِ خردمندِ من آن ماه که او را
از چنگِ مَنَش اختر بَدمِهر به در برد
عُذری بِنِه ای دل، که تو درویشی و او را
تنها نه ز رازِ دلِ من پرده برافتاد
اوقاتِ خوش آن بود که با دوست به سر رفت
خوش بود لبِ آب و گل و سبزه ولیکن
خود را بکشد از این رشک که گُل را
هر گنجِ سعادت که خدا داد به حافظ
سر تا قدمش چون پَری از عیب بَری بود
بیچاره ندانست که یارش سفری بود
با حُسنِ ادب شیوهٔ صاحبنظری بود
آری چه کنم؟ دولتِ دورِ قمری بود
در مملکتِ حُسن سَرِ تاجْوَری بود
تا بود فلک، شیوهٔ او پردهدری بود
باقی همه بیحاصلی و بیخبری بود
افسوس که آن گنجِ روان رهگذری بود
با بادِ صبا وقتِ سحر جلوهگری بود
از یُمنِ دعایِ شب و درس سَحَری بود
1
آن یار کز او خانهٔ ما جایِ پَری بود
سر تا قدمش چون پَری از عیب بَری بود
2
دل گفت فروکش کنم این شهر به بویش
بیچاره ندانست که یارش سفری بود
3
منظورِ خردمندِ من آن ماه که او را
با حُسنِ ادب شیوهٔ صاحبنظری بود
4
از چنگِ مَنَش اختر بَدمِهر به در برد
آری چه کنم؟ دولتِ دورِ قمری بود
5
عُذری بِنِه ای دل، که تو درویشی و او را
در مملکتِ حُسن سَرِ تاجْوَری بود
6
تنها نه ز رازِ دلِ من پرده برافتاد
تا بود فلک، شیوهٔ او پردهدری بود
7
اوقاتِ خوش آن بود که با دوست به سر رفت
باقی همه بیحاصلی و بیخبری بود
8
خوش بود لبِ آب و گل و سبزه ولیکن
افسوس که آن گنجِ روان رهگذری بود
9
خود را بکشد از این رشک که گُل را
با بادِ صبا وقتِ سحر جلوهگری بود
10
هر گنجِ سعادت که خدا داد به حافظ
از یُمنِ دعایِ شب و درس سَحَری بود
1. آن یار کز او خانهٔ ما جایِ پری بود: حافظ در این بیت از معشوقی سخن میگوید که به نوعی همانند پری از همه عیوب بیبهره بود. او این معشوق را ایدهآل و بینقص میبیند و در دنیای خود به عنوان منبع کامل زیبایی و کمال از او یاد میکند.
2. دل گفت فروکش کنم این شهر به بویش: در اینجا حافظ از دل خود میگوید که به خاطر یاد معشوق، آرزوی ترک شهر و مهاجرت به جایی بهتر را دارد. اما در پایان متوجه میشود که حتی اگر به آنجا برود، معشوق از او جدا شده است و سفر او بینتیجه خواهد بود.
3. منظورِ خردمندِ من آن ماه که او را: حافظ در این بیت به ویژگیهای معشوقی که علاوه بر زیبایی ظاهری، ویژگیهای اخلاقی برجستهای نیز دارد اشاره میکند. معشوق او همانند ماهی است که در کنار زیبایی، ادب و علم نیز دارد. این نشاندهنده اهمیت ویژگیهای درونی و نه تنها ظاهری است.
4. از چنگِ منَش اختر بَدمِهر به در برد: حافظ از موقعیت خود در زندگی میگوید که در نهایت بخت بد و ناکامی او را از دستان خود بیرون برده است. این بیت نمایانگر ناتوانی انسان در برابر تقدیر و سرنوشت است.
5. عذری بنه ای دل، که تو درویشی و او را: حافظ در اینجا به دل خود میگوید که معشوق یک فرد قدرتمند و آراسته است که در دنیای زیبایی و کمال زندگی میکند و دل او باید به خاطر موقعیت اجتماعی پایین خود از این معشوق چشمپوشی کند.
6. تنها نه ز رازِ دلِ من پرده برافتاد: حافظ اشاره به وضعیت روحی خود دارد و میگوید که راز دل او تنها پردهدری از درون خود را نداشت بلکه این پردهدری با تغییرات آسمانی و جهانی همراه بود. زندگی و عشق همیشه همراه با درد و اشکال است.
7. اوقاتِ خوش آن بود که با دوست به سر رفت: حافظ در این بیت از بهترین اوقات زندگی میگوید که زمانی بوده که او با دوست یا معشوق خود بوده است و بقیه لحظات زندگی بیارزش و بیحاصل به نظر میرسید.
8. خوش بود لبِ آب و گل و سبزه ولیکن: حافظ در اینجا به زیبایی طبیعت اشاره دارد و از خاطرات خوشی میگوید که در آن میان گل و سبزه و آب و هوا خوش بوده است، اما در نهایت، این خوشیها گذرا و فانی هستند.
9. خود را بکشد از این رشک که گل را: حافظ در اینجا از حسادت و رشک خود نسبت به گل و زیبایی آن سخن میگوید. او میبیند که گل در کنار باد صبا در ساعات صبحگاهی میدرخشد، و از خود میپرسد که آیا او نیز قادر است چنین جلوهای داشته باشد؟
10. هر گنجِ سعادت که خدا داد به حافظ: حافظ در این بیت به دستاوردهای خود در زندگی اشاره میکند و معتقد است که هر نوع سعادت و خوشبختیای که در زندگی به او رسیده، نتیجه دعای شبانه و تمرینات سحرگاهی است که به طور مداوم انجام داده است.
📌 نتیجه فال:
🔹 دوری از ناکامیها و تصمیمهای نادرست: فال شما اشاره دارد به اینکه در حال حاضر ممکن است احساس کنید که برخی از خواستهها یا آرزوهایتان به نتیجه نرسیدهاند، اما باید بدانید که شکستها تنها قسمتی از مسیر رشد شما هستند و میتوانید از آنها برای آیندهای بهتر بهره ببرید.
🔹 اهمیت همراهی با دوستان و معشوقان: در لحظات دشوار، حافظ یادآور میشود که ارتباط با افراد مثبت و افرادی که به آنها اعتماد دارید، در نهایت میتواند به شما آرامش و حمایت دهد. لحظاتی که با دوستان خود میگذرانید، بیقیمت و ارزشمند هستند.
🔹 پذیرش و رشد در برابر سختیها: مانند حافظ که با بخت بد و مشکلات زندگی روبهرو بود، شما نیز باید در برابر مشکلات صبر و استقامت داشته باشید. هر سختی به معنای پایان نیست، بلکه فرصتی است برای یادگیری و رشد.
🔹 خوشیهای زودگذر و ارزش زندگی واقعی: حافظ در اشعارش تأکید دارد که شادیهای فانی زندگی نباید شما را از درک عمق واقعی زندگی و لذتهای پایدار آن غافل کند. از لحظات کوچک و ساده زندگی بهره ببرید.
🔹 دعا و تمرین برای سعادت: فال شما نشان میدهد که اگرچه دستاوردهای شما ممکن است به طور مستقیم از تلاشهای شبانه و روزانه شما نشأت گیرد، اما دعای خیر و توجه به روح و روان نیز در رسیدن به موفقیتها موثر است.
🎯 توصیه:
🔹در برابر سختیها استقامت کنید و از هر تجربهای برای پیشرفت خود بهره ببرید.
🔹 با کسانی که به شما انرژی مثبت میدهند ارتباط برقرار کنید و از لحظات خوشی که با آنها میگذرانید، بهره کامل ببرید.
🔹 درک کنید که شادیهای فانی نباید شما را از اهداف بلندمدت خود منحرف کنند.
🔹 دعای خیر و تمرینات معنوی میتواند مسیر زندگی شما را روشنتر سازد.
شاهد فال حافظ: شاهد غزل در فال حافظ نقطهی کلیدی تعبیر فال است
مسلمانان مرا وقتی دلی بود
که با وی گفتمی گر مشکلی بود
به گِردابی چو میافتادم از غم
به تدبیرش امیدِ ساحلی بود
دلی همدرد و یاری مصلحت بین
که اِستِظهارِ هر اهلِ دلی بود
در این ابیات، شاعر از گذشتهای یاد میکند که دلی همراه و آگاه داشته است، دلی که در مشکلات با او مشورت میکرد و امید نجات از سختیها را در آن مییافت. او از همراهی سخن میگوید که نهتنها همدرد بود، بلکه با خرد و تدبیر، راه چارهای برای مشکلات پیش رویش میگذاشت.
پیام شاهد فال:
- ممکن است در گذشته فردی خردمند و مشفق در کنار شما بوده باشد که در تصمیمگیریها و سختیها یاریتان میداده است.
- احساس تنهایی یا از دست دادن چنین شخصی میتواند موجب دلتنگی و حسرت شود.
- این فال توصیه میکند که اگر چنین همراهی را از دست دادهاید، ناامید نشوید و با تکیه بر خرد و تجربهی خود، مسیرتان را ادامه دهید.
🔮 نتیجه شاهد فال: اگرچه گذشته پر از خاطرات و پشتیبانیهای ارزشمند بوده است، اما اکنون باید بر روی تدبیر، صبر و یافتن راههای جدید برای حل مسائل تکیه کنید.
نکات تفسیر غزل 210 حافظ
وزن غزل: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن
بحر غزل: هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف
قالب شعری: غزل
منبع اولیه:دیوان پرویز ناتل خانلری